چکیده:
در این تحقیق به بررسی نقش تحولات سیاسی- مدیریتی در نظام برنامه ریزی شهری ایران پرداخته شده است، تغییراتی که در
این ساختار انجام شده در فضاهای شهری نمود یافته است. یکی از کارکردهای مدیریت شهری، سیاست گذاری شهری است
سیاستها عبارتند از مجموعه تصمیماتی که از سوی نظام مدیریت برای هموارسازی اجرای راهبرد و در راه حصول به اهداف
کمی اتخاذ میشود. تاثیر این تحولات و تصمیمات سیاسی در تمامی ادوار تاریخی خود را نشان داده است و در طی ١٥٠ سال
اخیر نمایش بیشتری داشته و تغییرات فیزیکی و فرهنگی بیشتری اعمال شده است.
خلاصه ماشینی:
بيشتر مطالعات انجام شده تاکنون به سياست گذاري عمومي پرداخته اند و انديشمنداني که قصد مطالعه سياست شهري را داشته اند، لاجرم به حوزه علوم سياسي و مطالعه قدرت و يا بررسي نحوه فعاليت و تأثيرگذاري ذينفعان مختلف در سياست گذاري در شهرها پرداخته اند؛ زيرا در ابتدا سياست شهري در قالب سياست هاي عمومي دولت رفاه در جهت کاهش فقر در نواحي شهري بوده است ؛ اما پس ازآن اين ايده مطرح شد که سياست شهري به دنبال جواب مجموعه اي از سوالات است .
از جمله تحقيقاتي که قرابت موضوعي با عنوان تحقيق دارند مي توان به مواردي از قبيل زير اشاره نمود: احمديان (١٣٨٣) تأثير دگرگونيهاي اقتصادي ـ اجتماعي ايران در شکل گيري نظام برنامه ريزي شهري ايران (از عصر مشروطيت تا برنامه دوم توسعه جمهوري اسلامي ايران ) را مورد بررسي قرار دادند.
يافته هاي تحقيق - نحوه دخالت دولت در برنامه ريزي شهري حضور نظام سياسي متمرکز در اداره ي امورشهرها نيز خصلتي امرانه و تحکمي داشته است .
ا نچه باعث تغيير در نظام مديريت و برنامه ريزي شهرها شده ، فقط تصميم هاي يکجانبه ساخت مرکز سياسي بوده است .
عدم امادگي ساختاري جامعه ي ايران براي پزيرش الگوهاي دمکراتيک در جهت تحقق خود گراني و حکومت محلي بود که زمينه هاي ايجاد نظام تمرکزگراي رضا شاه را فراهم ساخت .