چکیده:
عبید همچنان که تسلط عمیق خود را در مباحث دینی، فلسفی و سیاسی ثابت کرده، با لحن طنزآمیزی سخن گفته است که
در مرتبه اول چنان برمیآید که با کردار و گفتار بزرگانه زمانه ی خویش، دمساز است، اما وقتی دقیق میشویم، با انتقاد
کوبنده ی وی روبه رو میشویم. وی با تازیانه ی طنز زمانه ی خود را نه تربیت، بلکه مجازات میکند و خواهیم دید که عبید سعی
در اصلاح جامعه ندارد. هرچند که لطیفهها و هزلیات ایشان، آثار جدی به شمار نمیروند، اما از آنان بوی آشنایی به مشام
میرسد که در آثار جدی ایشان نیز وجود دارد؛ چرا که عبید نه یاوه میگوید و نه هرزه میسراید، بلکه جد کامل است، ولی
لحن سخن او با جدگویان فرق دارد. در این مقاله سعی شده است که آن جهان اخلاقی و غیراخلاقی که عبید آن را توصیف
کرده است، ترسیم و به رشته ی قلم درآوریم تا بلکه خردمند در آن نگرد و آگاه شود.
خلاصه ماشینی:
انعکاس مسائل آن روز در آثار شاعران معاصر عبيد اغلب با احتياط تمام و به صورت غير مستقيم صورت ميگرفته است که به تبع آن نيز تاثير قابل توجهي بر فکر و نگرش مردم آن دوره نداشت ، اما عبيد زاکاني برخلاف همه شاعران معاصر خود، اوضاع اجتماعي و سياسي آن زمان را به صورت مستقيم و بدون هيچ ابهامي در آثار خود انعکاس داده است .
پيشينه تحقيق پيرامون آثار عبيد زاکاني پژوهش هاي متعددي صورت گرفته است ، منتها هيچ کدام به تحليل و بررسي اوضاع اجتماعي آن دوران و بازتاب و انعکاس اين اوضاع را در آثار اين شاعر را مورد بررسي قرار نداده است .
در اين مقاله نيز به اين موضوع پرداخته شده است که شاعران و نويسندگان هم عصرو پيش از عبيد هم مفاهيم مختلفي را در قالب طنز بيان ميکردند، اما عبيد زاکاني سبک جديدي از طنزپردازي را پيش گرفت و ابداع کرد که چراغ راه نويسندگان و شاعران بعد از خود شد.
» (اخلاق الاشراف ، ديباچه ١١) و در صد پند که بيشتر به توهين به بزرگان ، قاضيان ، محتسبان ، زاهدان و کمتر به پندهاي حقيقي اخلاقي پرداخته است چنين بر ميآيد که رياکاري، رشوه و چاپلوسي، هرزگي و غلام بارگي رواج داشته و مردم به اين نوع زندگي خو کرده اند؛ بنابراين به پند دادن و نصيحت کردن حقيقي نميپردازد و از طنز به عنوان تازيانه اي بهره ميگيرد تا با شرح جامعه ي خود، آنان را مجازات کند.