چکیده:
زمینه و هدفه تعاونیها علاوه بر اینکه از یک بستر اجتماعی برمیخیزنده از ساختار و ماهیتی اجتماعی نیز برخوردارند و به لحاظ هدف و پیامد نیز
سمتوسوی اجتماعی دارند یا به عبارتی در پی منفعترسانی به اجتماع هستند. از این منظرء پیوند و همگرایی بین تعاونی و کارآفرینی اجتماعی وجود دارد.
در این تحقیق تلاش شده است تا از منظر کارآفرینی اجتماعی» زمینه فرآیند و دستاوردهای حاصل از توسعه کشت زعفران که با محوریت تعاونی شکلگرفته
و تداوم یافته است» پرداخته شود.
روش شناسی/وهیافت: در این تحقیق, با بهرهگیری از روش نظریه زمینهزاه به تبیین کارآفرینی اجتماعی مبتنی بر تعاونی با محوریت توسعه زنجیره
کشتو کار زعفران در مناطق روستابی استان گلستان پرداخته شد. در این تحقیق از مصاحبه نیمهساختار یافته برای گردآوری دادههای کیفی میدانی بهره
گرفته شد. گروه هدف مورد مطالعه در تحقیق حاضر شامل دستاندر کاران توسعه کشت زعفران در شش روستای کاشیدار وامنان» سیب چال» نراب» تیل
آباد وخوش بیلاق در حوزه آبخیز تیلآباد شهرستان آزادشهر استان گلستان بود. برای انتخاب مصاحبهشوندگان به عنوان مطلعان کلیدی به شیوه هدفمنده
از فنون نمونهگیری بارز در مرحله اول (مصاحبه با افراد با تجربه و شناخته شده در زمینه کشت زعفران)» و گلولهبرفی در مرحله دوم (مصاحبه با دستاندرکاران
معرفی شده از سوی گروه اول) بهره گرفته شد. اندازه نمونه و فرآیند گردآوری اطلاعات تا سطح اشباع نظری یا آستانه سودمندی اطلاعات در دسترس
ادامه یافت و در مجموع با ۲۲ نفر مصاحبه انجام گرفت. تحلیل دادهها در قالب فرایند سه گامهای کدگذاری بازء محوری و انتخابی صورت گرفت. برای
استخراج نقشه مفهومی کدهاء از نرمافزار QSR Nvivo10 بهره گرفته شد.
یافتهها و نتیجهگیری: یافتههای تحقیق در قالب یک الگوی پارادایمی کارآفرینی اجتماعی مبتنی بر تعاونی خلاصه شد. این الگوء از پنج مولفه شکل گرفته
است: شرایط علی (زمینههای جمعیتشناختی» محدودیتهای اقتصادی -اجتماعی» پیشینه معیشت مبتنی بر کشاورزی و انگیزه اقتصادی مبتنی بر نیاز به
درآمدزایی4 شرایط زمینهای (ظرفیتها و چالشهای نوپدیدی4 شرایط مناخلهگر (مداخلهگران, مداخهگریها و عوارض مداخلهگری) راهبردها (وسعه
زنجیره ارزش زعفران و کارآفرینی سریالی) و پیامدها (تنوعبخشی به شغل و درآمد برای رسیدن به پایداری معیشتی» تحول مناسبات تولید میتنی بر گذر از
نظام بهرهبرداری زراعی مستقل خانوادگی به نظام تولید تعاونی» افزایش تابآوری اجتماعی اقتصادی و در کل تحقق اجتماع روستایی کارآفرین). در
مجموع یافتهها این تحقیق نشان داد تعاونیها میتوانند همانند یک کسبو کار اجتماعی عمل نموده و سازوکاری برای پیشبرد نوآوری اجتماعی در مناطق
روستابی باشند.
اصالت/ نو آوری: با وجود پژوهشهای صورت گرفته در مورد تشکیل تعاونی و نیز مطالعات فنی موید کشتو کار زعفران در منطقه تحقیق» تا کنون از
منظر پدیدارشناسی که بازتاب ابعاد برایش و شکلگیری یک تعاونی با رویکرد کارآفرینی اجتماعی باشد به این موضوع پرداخته نشده است. این تحقیق به
منظور کمک به رفع چنین شکاف پژوهشی به انجام رسید. یافتههای این تحقیق نشان داد پدیده مورد مطالعه, مصداتی یک ابتکار کارآفرینانه اجتماعی است
که نیازمند مطالعه به منظور تبیین نظری- مفهومی است. در واقع» دستاورد عمده این تحقیق مفهومپردازی کارآفرینی اجتماعی مبتنی بر تعاونی است که
در قالب یک الگوی پارادایمی ارایه شده است. از اینروء یافتههای این پژوهش میتواند بینش و شناخت اولیهای را برای پژوهشهای آینده ارایه دهد
.
Using Grounded Theory methodology, this research was carried out with aim of explaining cooperative-based social entrepreneurship in the form of saffron cultivation chain in rural areas of Golestan province. In order to collect qualitative field data, a semi-structured deep interview was used. The research target group included those stakeholders involved in the development of saffron cultivation in the Tilabad watershed of Azadshahr County of Golestan province. Purposefully, to select the interviewees as key informants, the reputational sampling technique in the first stage and snowballing sampling in the second stage were used. The sample size and data collection process continued to the level of theoretical saturation or usefulness threshold of available information and 22 people were interviewed, totally. The process of data analysis consisted of a three-step chain of open, axial, and selective coding. Nvivo10 QSR software was used to extract the concept map of the codes. The research findings were summarized in the form of a paradigm model of cooperative-based social entrepreneurship. This model was formed from five components: causal conditions (demographic contexts, socio-economic constraints, agricultural-based livelihoods, and economic incentives towards income generation), contextual conditions (capacities and emerging challenges), intervening conditions (intervening agents, interventions, and intervention consequences), strategies (development of saffron value chain and serial entrepreneurship), and consequences (job and income diversification to achieve livelihood sustainability, the transformation of production arrangements based on the transition from independent family farming systems to the cooperative production system, increasing socio-economic resilience and in general, the realization of an entrepreneurial rural community).
خلاصه ماشینی:
کنند رويکرد دوم بيشتر برآمده از سنت همياري، خودياري و (٢٠١٧ ,Abdollahzadeh &Darvishi, Sharfizadeh, ; تعاون گري اصيل در اجتماعات محلي در ايران بوده که ٢٠١٤ ,Abdolahzadeh &Homapour, Sharifzadeh, )؛ اشکال آن را در واره ها، بنه ها و غيره ميتوان يافت و حالت دوم زماني است که فرآيند کارآفريني اجتماعي به موجب آن ، مردم برحسب احساس نياز، درک به گونه اي پيش ميرود که در جريان آن تعاوني شکل فرصت هاي محيطي و با بسيج منابع به صورتي خوداتکا ميگيرد.
مطالعه عوامل اقليمي استوار هستند که موجب ميشود سازوکار مناسبي براي تأثيرگذار در زراعت زعفران نيز نشان دهنده امکان توسعه شکل دهي الگوي کسب وکار اشتراکي و اجتماع محور سطح زير کشت اين گياه با ارزش در ساير مناطق (٢٠٢١ ,Ehrenhard &Camargo Benavides ) و پيشبرد شهرستان آزادشهر بوده است ( ,Maleki, Kazemi ٢٠١٩ ,Kamkar &Siahmargue, ).
در واقع ، شکل گيري زيرمقوله يا طبقه فرعي ظرفيت ها و دستاوردها و تعاوني در اين مورد، به صورت درون زاد (grassroot) و چالش هاي نوپديدي بوده که در اثر شکل گيري و به اقتضاي شرايط و ضرورت آشکار شده براي گسترش ابتکار مبنايي مورد مطالعه ، يعني توسعه زنجيره دست اندکاران در بطن و جريان کار شکل گرفته و در کشت زعفران در منطقه بروز يافته است .
زمينه هاي يافته که بازتاب محوريت تعاونيها در ابتکارات جمعيت شناختي، محدوديت هاي اقتصادي –اجتماعي، کارآفريني در اجتماعات محلي و کارآفريني مبتني بر پيشينه معيشت مبتني بر کشاورزي و انگيزه اقتصادي اجتماعات محلي و نيز کارآفريني مردم نهاد و ريشه دار مبتني بر نياز به درآمدزايي از جمله مقوله هاي اصلي (grassroot-entrepreneurship) است ، با تحقيقات پيشين است که شرايط علي موجب شکل گيري زنجيره ارزش همسو است ( ,Sindhav &Singh, Bhowmick, Eesley, زعفران را در منطقه را تشکيل داده اند.