چکیده:
هدف: این پژوهش با هدف اعتباریابی الگوی برنامه درسی وارونه مبتنی برتوجه انتخابی و یادگیری خودراهبر در درس کار و فناوری متوسطهی اول انجام شد.
روش شناسی: پژوهش کاربردی از نوع توصیفی- پیمایشی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیهی دبیران درس کار و فناوری متوسطهی اول در استان فارس به تعداد 800 نفر (315 مرد و 485 زن) هستند که تعداد 340 نفر از دبیران کار و فناوری به عنوان نمونه آماری با روش نمونهگیری خوشهای نسبی چندمرحلهای با فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار جمع آوری دادهها، دو پرسشنامه ی محقق ساخته یادگیری خودراهبر دارای 24 گویه و پرسشنامه محقق ساخته توجه انتخابی دارای 24 گویه با مقیاس پنج درجهای لیکرت تنظیم شده بود. جهت تعیین روایی پرسشنامهها از روایی محتوایی و جهت پایایی پرسشنامهها از پایایی مرکب استفاده شد که دارای وضعیت مناسب و قابل قبولی بود. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی، با استفاده از نرمافزارهای SPSS و AMOS استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد مولفههای حافظه فعال، انتخاب رقابتی، کنترل بالانورد و کنترل پایین نورد در تبیین الگوی برنامه درسی وارونه مبتنی بر توجه انتخابی موثر بوده است. همچنین مولفههای خودمدیریتی، خودانگیختگی و خودنظارتی درتبیین الگوی برنامه درسی وارونه مبتنی بر یادگیری خودراهبر موثر بوده است و مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود.
نتیجهگیری: الگوی برنامه درسی وارونه مبتنی بر توجه انتخابی و یادگیری خودراهبر در پرورش دانش آموزانی خلاق، خودراهبر، مسئولیت پذیر موثر بوده است.
Abstract The purpose of the present study was to, Validating upside down Curriculum Patterns Based on Selective Attention and Self-directed Learning in work and technology lesson in the first high school. This is a descriptive-survey research. The statistical population of this study consisted of all teachers of first high school work and technology lesson in Fars province with approximately 800 people (315 men and 485 women). The sample consisted of 340 secretaries of labor and work and technology teachers who were selected by multi-stage relative cluster sampling with Cochran formula. Data were collected using two self-directed learning learning questionnaires with 24 items and a researcher-made selective attention questionnaire with 24 items on a five-point Likert scale. Content validity was used to determine the validity of the questionnaires and compound reliability was used to determine the reliability of the questionnaires, which had a suitable and acceptable status. Exploratory and confirmatory factor analysis was used to analyze the data using SPSS and AMOS software. The results showed that the components of Working memory, competitive selection, Top-down Control and Bottom-up Control are effective in explaining Upside down curriculum pattern based on selective attention. Also, self-management components of spontaneity and self-supervision are effective in explaining the pattern of reversed curriculum based on self-directed learning. The model had a good fit. The Upside down curriculum model based on cognitive attention and self-directed learning is effective in fostering creative, self-directed, responsible students.
خلاصه ماشینی:
در مطالعه ي اسلامي (٢٠١٥ ,Islami) که با موضوع بررسي و ارزشيابي ميزان تحقق اهداف (نتايج مطلوب و مورد انتظار) درس حرفه و فن با تأکيد بر فرايند اجراي برنامه انجام گرفته و همچنين يافته هاي پژوهش قرباني (٢٠٠٩ ,Ghorbani) که درباره ي ارزشيابي از اجراي آزمايشي کتاب هاي جديدالتأليف در استان مازندران کتابي که تحت عنوان طرح مشارکت تأليف شده بود انجام گرفت ، دبيران نداشتن کارگاه مناسب و تجهيزات و مواد مصرفي لازم براي انجام کارهاي عملي، کمبود زمان با توجه به حجم فعاليت ها، نگرش منفي و عدم همکاري مديران و مسئولين نسبت به درس را از جمله عوامل مشکل و چالش ها نام برده اند.
تحليل پايايي سازه ي توجه انتخابي ضريب پايايي مرکب ضريب ميانگين واريانس استخراج شده متغيرها آلفاي کرونباخ (AVE) (CR) انتخاب رقابتي 0/87 0/90 0/60 حافظه فعال 0/93 0/95 0/71 کنترل بالانورد 0/82 0/87 0/57 کنترل پايين نورد ٠/٨٢ 0/87 0/53 همان طور که ملاحظه ميگردد، سازه هاي مورد استفاده در اين پژوهش از لحاظ پايايي مرکب در هر سه معيار داراي وضعيت مناسب و قابل قبولي بوده است .
سوال ويژه سوم : آيا الگوي برنامه درسي وارونه مبتني بر توجه انتخابي و يادگيري خود راهبر در درس کار و فناوري دوره متوسطه ي اول ، از برازش مناسبي برخوردار است ؟ براي سنجش برازش الگوي ارائه شده ، از ده آماره و شاخص استفاده شد که نتايج ميزان انطباق مدل پژوهش با شاخص ها در جدول ٧ آمده است .
مدل اصلي در حالت ضرايب استاندارد بحث و نتيجه گيري اين پژوهش به اعتباريابي الگوي برنامه درسي وارونه مبتني بر توجه انتخابي و يادگيري خودراهبر در درس کار و فناوري دوره ي متوسطه ي اول پرداخته است .