چکیده:
سرنوشت هراسانگیز انسان پس از ترک عالم ظواهر متلوّن و چگونگی پاداش یا کیفر او در قبال اعمالش، یکی از اسرار سر به مهری است که در طول تاریخ، همواره ذهن بشر را به خود مشغول کردهاست. پیش از اسلام، به واسطة برداشتهای متفاوت از این امر، سرنوشتی نامعلومکه اکثراً بر پایة تناسخ استوار بود، پیش روی پیروان ادیان گوناگون ترسیم میشد. امّا ظهور دین اسلام خط بطلانی بر تمام برداشتهای نادرست و خرافهآمیز بود. اسلام، از یک سو باور تناسخ را کاملاً مردود دانسته، از سوی دیگر، فلسفه مرگ و سرنوشت انسان پس از مرگ را با عملکرد او در این جهان گره میزند.بازتاب این طرز نگرش را در قالب بحث «تجسّم اعمال»، در شاخههای متعدّد علوم اسلامی از تفسیر و کلام گرفته تا فلسفه و عرفان؛ میتوان مشاهده کرد که برخی از فلاسفة اسلامی آن را ردّ کردهاند و برخی دیگر نیز- بویژه در قرون اخیر-، به طرق گوناگون و با استمداد از مباحث فلسفی و کلامی و البتّه با ذکر آیات و احادیث متعدّد و تفاسیر مربوط، آن را به اثبات رساندهاند.این مقاله، با طرح نظرّیة «تجسّم عمل» و تبیین آن با اصل فیزیکی «بقای آثار اعمال انسان» ، بازتاب آن را در مثنوی مولانا و گلشن راز شیخ محمود شبستری ؛ مورد بررسی قرار دادهاست.
Literary schools influenced European literature in parallel with political and social developments and gradually spread to other parts of the world with the growth of new sciences and technologies. Meanwhile, Romanticism was considered as a rebellion against the idealism of classicism and described the untouched nature relying on components such as freedom, individuality, escape or travel, discovery and intuition, the magic of speech, and the influence of deep human feelings and emotions. This school was seriously introduced in contemporary Persian literature with the return of expatriate students, the prosperity of the translation movement, etc., and was used by modern poets such as Mehdi Akhavan Sales. The author of this research intends to consider the main features of the Akhavan poetry with using a descriptive-analytical method to examine the place of the school of Romanticism in the works of this prominent contemporary poet, to discover how much he is affected by it and to examine the method of narrative expression while emphasizing on archaic and theological literature; use of the Khorasani style elements connecting to the vernacular; composition and creation of new images along with adhering to the characteristics of Nimai poetry in form and music; overcoming of the spirit of despair and hopelessness in the atmosphere of poetry; praising of the manifestations and glories of ancient Iran, naturalism, expressing emotions and feelings and finally expression of extreme hatred and despair of the existing conditions.
خلاصه ماشینی:
٧. نگرش کلامي - عرفاني مولانا به اصل «تجسم عمل » اگرچه در عصر مولانا، بحث «تجسم عمل » به معناي اصطلاحي آن به عنوان ترکيبي خاص مورد توجه قرار نگرفته بود اما اشاراتي که مولانا در تمام آثار خويش بويژه مثنوي معنوي، دربارة آثار اعمال انسان بر سرنوشت اخروي، همراهي اعمال با انسان ، آثار ماتقدم و ما تأخر اعمال ، درد و رنجهاي روحي ناشي از اعمال ، زنده بودن اعمال انسان و تفکرات و صفات و خلق و خوي انساني دارد؛ حاکي از آن است که در جامعۀ عصر مولانا نيز از نظر فکري همان سوالات دربارة سرنوشت انسان بعد مرگ و نحوة ثواب و عقاب اعمال او و همچنين تأثير آن اعمال در زندگي دنيوي او وجود داشته است و لازم بود به آن سوالات پاسخي منطقي و عقلاني داده شود.