چکیده:
شاهاسماعیل اوّل صفوی، میراثدار سیاست و شجاعتِ شیوخ متأخّر صفوی، شیخجنید و شیخحیدر، و جدّ مادریاش، اوزون حسن آققویونلو، و فضیلت و معنویّت شیوخ متقدّم صفوی، بهویژه شیخصفیالدین اسحاق اردبیلی بود. به گواهی برخی منابع معتبر تاریخی و ادبی، وی طبع شاعری داشت و دیوان خطایی منسوب به اوست؛ امّا صحّت این انتساب مخالفان و موافقانی دارد. این مقاله به شیوهی توصیفی-تحلیلی، به بررسی دیوان خطایی و منابع ادبی و تاریخی دوران صفوی بر اساس نظریّهی ترامتنیت ژرار ژنت پرداخته و به این نتیجه رسیده که با توجّه به قراین پیرامتنی درونی و بیرونی، انتساب دیوان مذکور به شاهاسماعیل اوّل صفوی پشتوانهی علمی، ادبی و تاریخی محکمی دارد. بیشترین قراین پیرامتنی درونی این انتساب، مربوط به «عنوان دیوان» و «تخلّص شاعر» است که علاوه بر دلالت بر شخصی واحد، در دیوان خطایی بارها در کنار هم آمدهاند. همچنین بیشترین قراین پیرامتنی بیرونی، مربوط به گزارشهای تذکرهنویسان دربارهی شاعری و انتساب دیوان خطایی به وی با نقل نمونهای از اشعار اوست. دیگر قراین پیرامتنی عبارتاند از: اشارات مورّخان، مؤلّفانِ فرهنگها و دایرهالمعارف ها، سلسهالنّسب ها، سفرنامه ها، عاشیق ها و... به شاعری وی که رویهمرفته صحّت انتساب دیوان خطایی را به او تأیید میکنند.
Shah Isma'il I of the Safavid dynasty was the inheritor of the politics and courage of the late Safavid sheikhs (Sheikh Junaid and Sheikh Haidar) and his maternal grandfather (Ozone Hasan Ag Ghoiunlu) and the virtues and spirituality of the old Safavid sheikhs, especially Sheikh Safi al-Din Ishaq Ardabili. According to some reliable historical and literary sources, he had a poetic talent and Divane Khatayi has been attributed to him. However, the accuracy of this attribution has some opposing and adherents. This paper has studied Divane Khatayi and other literary and historical sources of the Safavid era in a descriptive-analytical way based on Gerard Genette’s Theory and concluded that according to the inner and outer paratextual evidence, the attribution of Divane Khatayi to Shah Isma'il I of the Safavids has a strong scientific, literary and historical backing. Most of the inner paratextual evidence of this attribution is related to the title of the divan and the poet’s pen name that in addition to implying the same person, frequently came together. Furthermore, most of the external paratextual evidence is related to biography writers' reports about his poetic talent and attribution of Divane Khatayi to him along with quoting examples of his poems. Other paratextual evidence includes references from historians, authors of dictionaries and encyclopedias, Selselat-ol Nasabs, travelogues, Ashiqs, etc. that confirm the accuracy of attribution of Divane Khatayi to him altogether.
خلاصه ماشینی:
ديوان خطايي يا گزيده هايي از آن در جمهوري آذربايجان به شرح زير بارها انتشار يافته است : عنوان مصحح ناشر محل نشر تاريخ انتشار ديوان شاه اسماعيل خطايي انجمن روابط فرهنگي باکو ١٩٤٦ ايران و آذربايجان شاه اسماعيل صفوي حميد آراسلي آذربايجان س س ر علملر باکو ١٩٦٦ (خطايي) اثرلري آکادمياسي نشرياتي ده نامه آذرنشر باکو ١٩٦٦ شاه اسماعيل خطايي اثر عليارصفرلي ، شرق -غرب باکو ٢٠٠٥ لري خليل يوسف لي کئچمه نامرد کورپوسوندن ، يازيچي باکو ١٩٨٨ شعرلر و پوئمالار در ايران براي اولين بار در سال ١٣٨٠ ديوان خطايي به تصحيح رسول اسماعيل زاده ي دوزال در انتشارات بين المللي الهدي منتشر شد.
اميدي، در اين قطعه اشاره به آن کرده : قضـــــا در کارگـــاه کبريائــي فکنــــده طـــرح اسليمـي خطايي » (ترکمان ، ١٣٣٤، ج ١: ٤٤) مؤلف گلستان ارم مينويسد: «با وجود مشاغل عظيمه ي سلطنتي چنان که طرح انداخت ، به صحبت اهل کمال و گفتن شعر هم ميل ميساخت و اشعار آبدار ترکي ازو به نام شاه خطايي هنوز در ميان خلق مشهور و اين فرد فارسي نيز از نتايج طبع او مذکور است : بيستون ناله زارم چو شنيد از جا شد کرد فريــاد کـــه فرهاد دگر پيدا شد» (باکيخانوف ، ١٣٨٢: ١١٦) در کتاب انقلاب الإسلام بين الخواص و العوام شاعري شاه اسماعيل ، چنين تأييد شده است : «به تخلص خطايي شعر ميگفت .