چکیده:
سوره مبارکه حمد با مضمونی که دارد و اهمیتی که برای آن در روایات فراوان نقل شده و نقش مهمی که در نظام معرفتی و سلوک عملی مومنان برای آن است، همواره مورد توجه مفسران بوده و آن را از زوایای مختلف مورد بررسی و تفسیر قرار دادهاند؛ برای این سوره در گرایش تفسیر عرفانی مباحث بسیاری طرح شده و بخش معتنابهای از مباحث عرفانی به آن اختصاص یافته است؛ ازاینرو ضرورت دارد از حیث عرفانی مورد توجه همه جانبه قرارگیرد؛ در همین راستا یکی از محورهای مهم، ساختار عرفانی آن است که تاثیر زیادی در فهم و تحقق هدف حقیقی آن خواهد داشت؛ در این باره طرحهای مختلفی از سوی عارفان مفسر در تبیین ساختار آن ذکر شده است که در این نوشته این طرحها با روش کتابخانهای و تحلیل اجتهادی مورد کاوش و تطبیق قرار میگیرد؛ ابتدا آرای مفسران عارف نقل و تحلیل میشود و سپس نظر خود در ساختار عرفانی آن را بیان خواهیم کرد و خواهیم گفت که تقریبا همه ساختارهای بیان شده تاکنون مشکل ذوقی و بدون دلیل و توجه به سیاق آیات را دارند اما در اینمیان ساختاری را که میتوان برای آن بیان نمود و مشکل عدم تطابق یا سیاق را نداشته باشد، بر پایه عبودیت در هردو بخش سوره خواهد بود.
Surah Fatiha al- Kitab for its content, importance based on the narrations, and its role in the knowledge, practice, and spirituality of the believers has always been the focus of commentators of the Quran. They have examined and interpreted it in different aspects. Many topics have been proposed and a significant part of mystical topics has been dedicated to Surah; Therefore, it is necessary to receive all-around attention from a mystical point of view.
In this regard, one of the important aspects is its mystical structure, which will have a great impact on the understanding and realization of its true purpose; In this regard, mystic commentators various have mentioned different plans for interpreting its structure. In this article, these plans are explored and adapted with the library method and scholarly analysis;
First, the opinions of the mystic commentators are quoted and analyzed, and then we will express our opinion on the mystical structure of Surah Fatiha and we will clarify that almost all the structures expressed so far have the problem and had not convincing reason and attention to the context of the verses. However, we can have structure without the problem of inconsistency or context based on worship theory in both parts of the surah.
خلاصه ماشینی:
و جمله مالك يوم الدّين اثبات میکند که او، سبب غائی همه مخلوقات است، چنانکه سبب فاعلی همه است تا دلالت نماید فاعلیتش در غایت حکمت و تمامیت و رعایت مصلحت مردم است و اشتمال این سوره بر علم وسط به سبب جمله: ايّاك نعبد و ايّاك نستعين، است که اشاره به اعمال و احوالی است که تا زمانی که در دنیا است لازم است انسان به آنها عامل و بر آن احوال همراه باشد این وظایف دو نوع است: بدنی و قلبی، بدنی، مانند: پاک کردن بدن و لباس و ظواهر خود از نجاست و تزیین ظاهر خود برای عبادتی چون نماز و روزه و مانند آنها؛ و قلبی، تهذيب باطن از پردههایی که روی قلب را گرفته و نیز پاکسازی آن از صفات خبیثه با کمک و توفیق الهی تا بدین وسیله نفسش استعداد یابد تا با انوار معارف الهی نورانی گردد و با حقائق ربانی کامل شود و در نتیجه به خدا تقرب یابد و به دار الکرامه واصل گردد چنانکه این جمله: اهدنا الصّراط المستقيم، بدان اشاره دارد؛ یعنی خدایا طریق وصل به سوی خودت را به ما تعلیم ده.