چکیده:
ایجاد تعادل در عرضه و تقاضا، جلوگیری از التهاب بازار، ارتقای کارایی و بهرهوری تولید، شفافیت، قابلیت ردیابی شبکههای توزیع محصولات کشاورزی راهبردی و تحقق بسیاری از پیامدهای مثبت خُرد و کلان، در گرو مدیریت هوشمندانۀ زنجیرۀ تأمین محصولات کشاورزی است. بنابراین، هدف این پژوهش کاربردی، طراحی مدل مدیریت هوشمند زنجیرۀ تأمین کسبوکارهای کشاورزی در نظر گرفته شد. دراینراستا، پس از مطالعات کتابخانهای، در گام نخست، مطالعات میدانی، ازطریق مصاحبۀ عمیق با 33 نفر از خبرگان بخشهای دولتی و خصوصیِ فعال در زنجیرۀ تأمین محصولات کشاورزی انجام گرفت که بهروش نمونهگیری نظری و غیراحتمالی هدفمند انتخاب شده بودند. بهمنظور تحلیل دادهها از روش کیفی دادهبنیاد و کدگذاری استفاده شد. براساس یافتههای بخش اول، 1556 کد باز، 75 کد محوری و 9 کُد انتخابی، شامل عوامل اقتصادی و مالی، بازاریابی و فروش، تولیدی و عملیاتی، نهادی، زیرساختی و لجستیکی، ارتباطی و اطلاعاتی، فناورانه، اقلیمی، زیستمحیطی و بیولوژیکی و سیاسی شناسایی شد و بهروش تحلیل کیفی و با نرمافزار مکسکیودا نسخۀ 2020، عوامل مؤثر طبقهبندی گردید. سپس، مدل پارادایمی پژوهش، مبتنی بر هفت عامل اصلی (شامل 46 عامل فرعی)، هشت راهبرد تأمین (شامل 34 اقدام راهبردی) و 23 پیامد مالی و غیرمالی، در راستای تحقق مدیریت هوشمند زنجیرۀ تأمین و بهبود فرایندهای برنامهریزی از مزرعه تا بازار، طراحی شد.
Balancing supply and demand, mitigating market tumult, improving production efficiency and productivity, transparency, and traceability of strategic agricultural distribution networks depend on intelligent management of the agricultural supply chain. For that reason, the purpose of this applied research was to design a model of intelligent management of the supply chain of agricultural businesses. In this regard, after library studies, in the first step, field studies were conducted through in-depth interviews with 33 experts from the public and private sectors active in the agricultural supply chain, who were selected by theoretical and non-probabilistic sampling. To analyze the data, qualitative data-based and coding methods were used. The validity and reliability of qualitative data collection tools were confirmed and based on the research findings, 1556 open codes, 75 core codes, and 9 selected codes including economic and financial factors, marketing and sales, production and operation, institutional, infrastructure, and logistics, communication and information, technological, climatic, environmental, biological and political were identified; accordingly, the effective factors were classified by qualitative analysis using Maxqda2020 software. Then, the research paradigm model was designed based on 7 main factors (46 sub-factors), 8 supply chain strategies (34 strategic actions), and 23 financial and non-financial consequences to achieve intelligent supply chain management.
خلاصه ماشینی:
عنوان موانع ياد کردند؛ شارما و همکاران ١ (٢٠٢٠: ٣) نيز، دشواري عمليات توليـدي، فصلي بودن توليد، استاندارد و کيفيـت پـايين محصـول ، محـدوديت هـاي تجـاري و ذخيره سازي موجودي و فقدان قابليت رديابي، زيرساخت ها و تدارکات ناکافي، مسائل زيست محيطي، شرايط آب وهـوايي، قـوانين و مقـررات مـبهم ، تصـميمات مـديريتي ضعيف ، مسائل مالي و بيثباتي سياسي را از موانع توسعۀ زنجيرة تـأمين محصـولات کشــاورزي دانســتند؛ گــزي ٢ (٢٠٢٠: ٢٧٧)، بازاريــابي نامناســب ، کمبــود امکانــات حمل ونقل ، هزينۀ بالاي معاملات ، واسطه هاي متعدد و ناآگاهي را به عنوان مـانع يـاد کرده است ؛ درنهايت ، گانش کومار و همکاران (٢٠١٧: ٨٨) نيز، هزينۀ گزاف کشت و بازاريابي، زنجيرة تأمين کشاورزي پراکنده ، زيرساخت هاي بازاريابي ضعيف ، هـدررفت انبوه محصولات کشاورزي (بين ٣٠ تا ٦٠ درصد)، به دليل انبـارداري و ذخيـره سـازي ناکارآمد، در دسترس نبودن بسته بندي مؤثر و برندسازي و فقـدان گـواهينامـه هـاي استاندارد، نبود اطلاعات کافي از بازار، قيمت ضعيف خريد تضميني، بازده و بهره وري پايين ، مشکل دسترسي بـه منـابع مـالي و سـرمايۀ در گـردش ، در دسـترس نبـودن اطلاعات کافي براي توليد، در دسترس نبودن دانش لازم بـراي اسـتفاده از کودهـا و آفت کش ها، تسلط نداشتن کشاورزان در مديريت دارايي و ناتواني در اعمال اصلاحات مناسب در فرآيند توليد، کمبود استفاده از فناوري نوين ، کيفيت ضـعيف محصـول و چندين مشکل اقتصادي ديگر را از چالش هاي زنجيرة تأمين کشاورزي معرفي کـرده بودند.