چکیده:
ایلات و عشایر از مهمترین ارکان زندگی اجتماعی ایران به شمار میروند. جامعۀ ایلی ایران یکی از گستردهترین اشکال زندگی اجتماعی است که نقش مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران ایفا کرده است. بررسی تاریخ ایران نشان میدهد که ایلات و عشایر نقش عمدهای در انسجام اجتماعی کشور داشته و بسیاری از حکومتها، مانند غزنویان، صفویان، افشاریه و قاجاریه منشأ ایلی و قبیلهای داشتهاند. آنها همچنین با داشتن سهم عمدهای از جمعیت، عاملی تأثیرگذار در صحنۀ معادلات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی بودهاند. پژوهش حاضر با هدف بررسی مردمشناختی نقش تسهیلگرایانۀ مصلحان و معتمدین اجتماعی ایل ارکوازی به عنوان یکی از بزرگترین ایلات استان ایلام انجام شده است. روش تحقیق این پژوهش، قومنگاری و روش گردآوری اطلاعات، مشاهدۀ مشارکتی و مصاحبههای نیمهساختاریافته با بزرگان، مصلحان و معتمدین؛ همچنین مطالعات کتابخانهای بوده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که بزرگان هر قوم و قبیله با توجه به دانشی که در زمینههای اجتماعی محل سکونت خود دارند میتوانند نقش مهمی در حل اختلافات شهرنشینان و روستاییان داشته باشند. خونبس، ازدواجهای پردردسر و همراه با درگیری (به علت تعدد خواستگاران)، اعتراض به احکام قضائی، تعیین نمایندۀ قوم جهت انتخابات مجلس و شورای اسلامی شهر و روستا، داوری در دعاوی و حضور مستمر در سختیهای قوم و قبیله تا رفع بسیاری از مشکلات بزرگ، از موارد ورود مصلحان و معتمدان اجتماعی جهت تسهیلگری است.
Tribes and nomads are the most important pillars of Iranian social life. Iranian tribal society is one of the most widespread forms of social life which has played an important role in political and social developments in Iran. A study of Iranian history shows that tribes and nomads played a major role in the social cohesion of the country and many governments, such as the Ghaznavids, Safavids, Afshari and Qajar dynasties, had tribal origins. The main purpose of this article is to study the anthropology of the facilitative role of reformers and social trustees of the Arkavazi tribe as one of the largest tribes in Ilam province. The research method of this research is qualitative and the method of data collection is participatory observation through semi-structured interviews and library studies and articles that are studied in this regard. The findings of this study show that the elders of each ethnic group and tribe can play an important role in resolving the differences between urban and rural areas, considering the knowledge they have in the social fields of their place of residence. Important issues such as bloodshed, painful marriages with conflicts (due to the multiplicity of female suitors), protesting against court rulings, appointing a representative of the people for parliamentary and Islamic council elections in cities and villages, arbitration in litigation and continuous presence in hardships, tribes and clans to solve many great problems, from the arrival of reformers and social trustees to facilitate.
خلاصه ماشینی:
/ دورة بيستم و سوم شمارة ٧٤ و٧٥؛ بهار و تابستان ١٤٠١ حيــدري مکــر و همــکاران (١٣٩١) در پژوهــش خــود بــا عنــوان «نقــش ريش سـفيدان در حـل اختلافـات و انسـجام اجتماعـي مناطـق روسـتايي (مطالعـۀ مـوردي : دهسـتان مـارگان )» بـه ايـن نتيجـه رسـيده اسـت کـه مـردم بـه سـنن و ارزش هــاي گذشــتۀ خــود پايبنــد هســتند و در مديريــت امــور جامعــۀ خــود، اعتمــاد بالايــي نســبت به ريش ســفيدان دارند؛ همچنيــن نشــان دادنــد کــه نقش ريش ســفيدان در حل اختلافــات و انســجام مناطق روســتايي محدودة مــورد مطالعــه در ســطح بالايــي قــرار دارد.
طهماسـبي (١٣٧٥) در پژوهشـي بـا عنـوان «بررسـي روش هـاي حـل منازعـات قومـي منجـر بـه قتـل در بيـن عشـاير ايـل تبـار ايـلام » بـه ايـن نتيجـه رسـيده / دورة بيستم و سوم شمارة ٧٤ و٧٥؛ بهار و تابستان ١٤٠١ اســت کــه پيشــينۀ زندگــي اجتماعــي جامعــۀ مــورد مطالعــه نشــان مي دهــد بــا وجــود اعتقــادات مذهبــي و تبعيــت از قوانيــن حقوقــي در مراجــع قضائــي ، همــواره گروهــي از مــردم اســتان بــا توجــه بــه مناســبات باقيمانــده از بافــت عشــيره اي اســتان ، منازعــات خــود را تحــت تأثيــر عــرف و ســنت هاي قومــي حــل و فصــل مي کننــد.
Moore / دورة بيستم و سوم شمارة ٧٤ و٧٥؛ بهار و تابستان ١٤٠١ ايـن شـرايط ، سـازماندهي نهادهـاي محلـي (کدخدايـان ، ريش سـفيدان و اصناف ) نشــان دهندة نامتمرکــز بــودن ســاختار قــدرت سياســي بــه معنــاي امــروزي آن بـوده اسـت ؛ در نتيجـه جامعـه اي همگـون بـا روابـط محلـي ، نظـارت درونـي و سـاز و کارهـاي سـاده شـکل گرفتـه بـود کـه مديريـت اختلافـات و نزاع هـا را وابســته بــه شــرايط عرفــي و محلــي مي نمــود.