چکیده:
اذن و رضایت بزهدیده در وقوع بزه، نمیتواند خصیصههای خاص یک عمل مجرمانه را بزداید و به عنوان یک علت توجیه کنندهی جرم مطرح شود، زیرا این امر با اصول کلی حاکم بر قوانینِ جزا در تعارض بوده، و از طرفی غرض از وضع قوانین، حفظ نظم و رعایت مصالح و منافع عمومی جامعه است، لذا رضایت مجنیٌعلیه در خصوص ارتکاب بزه، نمیتواند نفوذ حقوقی خود را داشته باشد، تا دلیل بر اباحهی عمل و مانع از اجرای مجازات بشمار آید. اما در مواردی خاص، مقنّن عدم رضایت بزهدیده را از عناصر اساسی تکوین جرائم محسوب نموده است، به نحوی که تحقق آن مستلزم عدم رضایت بزهدیده در وقوع فعل ارتکابی علیه خویش است، بنابراین اذن بزهدیده، مانع از ثبوت مسئولیت کیفری آن میگردد. در این نوشتار سعی بر آن است تا اهمیت و تأثیر رضایت بزهدیده، در مسئولیت کیفری در جرائم از منظر قوانین ایران و آراء فقهای اسلامی مورد تحلیل، ارزیابی و نقد قرارگیرد..
The victim's consent and permission to the commission of a crime cannot eliminate the specific characteristics of a criminal act and cannot be considered as a justification for the crime, because it is in conflict with the general principles governing criminal law, and on the other side, the purpose of enactment of laws is the maintenance of law and order as well as the fulfillment of the public interests and rights. Hence, the consent of the victim against the commission of the offense cannot have a legal effect as a reason to approve an action and to prevent the punishment execution. However, in specific cases, the legislature has considered the victim's dissatisfaction as one of the basic elements in the development of crimes, so that the commission of such crimes requires the victim's dissatisfaction with the act committed against him/her. Thus, the victim's consent prevents criminal liability from being proven. In this article, it has been attempted to analyze, evaluate, and criticize the importance and effects of victim satisfaction in criminal responsibility from the perspective of Iranian law and the views of Islamic jurists.
خلاصه ماشینی:
تأثير اذن بزهديده بر مسئوليت کيفري بزهکار علمي و پژوهشي در فقه اسلامي و حقوق ايران ١ ابوالفضل الياسينيا * طيبه عارفنيا ** چکيده اذن و رضايت بزهديده در وقوع بزه، نميتواند خصيصه هاي خاص يک عمل مجرمانه را بزدايد و به عنوان يک علت توجيه کنندهي جرم مطرح شود، زيرا اين امر با اصول کلي حاکم بر قوانين جزا در تعارض بوده، و از طرفي غرض از وضع قوانين ، حفظ نظم و رعايت مصالح و منافع عمومي جامعه است ، لذا رضايت مجنيعليه در خصوص ارتکاب بزه، نميتواند نفوذ حقوقي خود را داشته باشد، تا دليل بر اباحه ي عمل و مانع از اجراي مجازات بشمار آيد.
در اين جا موضـوع «اذن و رضايت بزهديده» و مسائل جنبي آن از قبيل آثار تکليفي و وضعي اذن و رضايت در جرائم عليه تماميت جسماني، تماميت معنوي و مالکيت و اموال اشخاص از منظر حقوق ايران و آراء و انظـار فقهاي اسلامي به صورت تحليلي ـ توصيفي، تبيين و ارزيابي و نقد ميشود، و هم چنين پاسخ بـه سؤالاتي از اين قبيل که آيا مادري که تمايل به ادامه ي بارداري ندارد، با رضايت خود حق سـقط جنين دارد؟ آيا مالک مي تواند رضايت سرقت ، تخريب و احراق اموال خود را به ديگري بدهد؟ آيا در اين قبيل موارد، رضايت بزهديده به وقوع بزه بر عليه خـود، سـبب مشـروعيت رفتـار مرتکـب گرديده، مسئوليت کيفري بزهکار مأذون را مرتفع نموده و مـانع از تعقيـب او در مراجـع قضـايي ميگردد يا نه ؟ آيا رضايت بزهديده پيش از وقوع بزه از مصاديق اسقاط ما لم يجب ميباشد؟ در آغاز لازم است تعريفي از برخي از واژهها و نهادهاي حقوقي مرتبط با اين نوشتار، در مبحث واژه شناسي به صورت اختصار بيان شود.