چکیده:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه استحکام روانی با کنش تاملی در زنان شهر اصفهان میباشد. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی_همبستگی و جامعه آماری آن کلیه زنان نواحی 1 تا 3 شهر اصفهان بودند که به روش نمونهگیری دردسترس تعداد 173 نفر بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها شامل پرسشنامه 48 سوالی استحکام روانی کلاف و همکاران و پرسشنامه کنشوری تاملی فوناگی بود که روایی و پایایی آنها در پژوهشهای قبلی و پژوهش حاضر تائید شده است. دادههای جمعآوریشده توسط آزمون تی تک نمونه، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با روش همزمان در سطح معناداری 0/05 تحلیل شدند. نتایج بهدستآمده نشان داد بین استحکام روانی و مولفههای آن با عامل اطمینان کنش تاملی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان دادند که بین استحکام روانی و مولفههای آن با عامل عدم اطمینان کنش تاملی رابطه منفی معناداری وجود دارد. از بین متغیرهای پیشبین، اعتماد به تواناییهای خود و چالش بیشترین ضریب همبستگی را با عامل اطمینان کنش تاملی و متغیرهای اعتماد به تواناییهای خود و کنترل هیجان بیشترین ضریب همبستگی را با عامل عدم اطمینان کنش تاملی دارا هستند؛ بنابراین میتوان عنوان کرد سطوح بالای استحکام روانی میتواند بر میزان کنش تاملی زنان تاثیرگذار باشد. نتایج این پژوهش میتواند در جهت افزایش سلامت روان جامعه زنان کمککننده باشد.
the purpose of this research is to investigate the relationship between mental Toughness and meditation in women of Isfahan city. The current research design is descriptive-correlation type and its statistical population was all women from districts 1 to 3 of Isfahan city, 173 people were selected as a statistical sample using the available sampling method. The data collection tool included the 48-question mental Toughness questionnaire of Clough et al. and Fonagy\'s reflective function questionnaire, whose validity and reliability have been confirmed in previous studies and the present study. The collected data were analyzed by one-sample t-test, Pearson\'s correlation and multiple regression with the simultaneous method at the significance level )P<0.05(. The obtained results showed that there is a significant relationship between mental toughness and its components with the confidence factor of reflective function. Also, the results showed that there is a significant negative relationship between mental toughness and its components with the uncertainty factor of reflective action. Among the predictor variables, confidence in one\'s abilities and challenge have the highest correlation coefficient with the confidence factor of reflective function, and the variables of confidence in one\'s abilities and emotional control have the highest correlation coefficient with the uncertainty factor of reflective function. Therefore, it can be said that high levels of mental toughness can affect the amount of reflective function of women. The results of this research can help to increase the mental health of women.
خلاصه ماشینی:
همچنین نتایج نشان دادند که بین استحکام روانی و مؤلفههای آن با عامل عدم اطمینان کنش تأملی رابطه منفی معناداری وجود دارد.
کلاف و همکاران بیان کردند که مواردی از قبیل چالش، تعهد، کنترل هیجانی، کنترل زندگی، اعتماد به تواناییهای خود و اعتماد ب Kornstein & Clayton Paltiel Gerber Gucciardi Papageorgiou, Wong & Clough استحکام روانی را تشکیل میدهد.
تنظیم هیجانات به فرآیندهای بیرونی و درونی که برای نظارت، تسهیل و مهار عاطفه مثبت و منفی به کار میرود، اشاره د Reflective Functioning Luyten Metallization Slade Jurist & Meehan Badoud مطالعات نشان میدهند کنش تأملی در متن یک رابطه دلبستگی ایمن 1 ، شکل میگیرد.
بین عامل اطمینان در کنش تأملی با مؤلفههای چالش، تعهد، کنترل هیجان، اعتماد به تواناییهای خود و اعتماد بین فردی در متغیر استحکام روانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
نتایج بهطورکلی نشان داد بین مؤلفههای استحکام روانی با عامل اطمینان در کنش تأملی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد، به این معنا که هرچه استحکام روانی افراد بالاتر باشد، توانایی ذهنی سازی افراد نیز بیشتر است.
همچنین بین مؤلفههای استحکام روانی با عامل عدم اطمینان کنش تأملی رابطه منفی و معناداری وجود دارد.
در واقع زمانی که افراد بهدرستی روابط بین فردی و نحوه تعامل Tekin & Bulbin Rudolph, Katz, Lavigne & Zacher Ilmarinen,Gould, Jarvikoski & Jarvisalo درک کنند، توانایی ذهنی سازی آنها تقویت خواهد شد و متعاقباً تأثیر مثبتی بر محیط اطراف خواهد گذاشت (ریس و همکاران، 2010).