چکیده:
حضور بر مزار اموات و به تعبیری رفتگان خاک، اعمّ از صالح و فاسد، از موارد پرمناقشه فقه اسلامی است؛ به گونهای که فرق مختلف اسلامی گاه در کنار هم قرار گرفته و فقیهان امامیه و اهل سنّت، همسو با یکدیگر نظر واحدی را اتّخاذ کرده اند؛ هرچند بخشی از عامّه، در اینجا راه خود را از دیگر هم مذهبان جدا کرده، به سمت حرمت عمل مزبور و مشرک و کافر دانستن زائر حرکت کردهاند. البته این به معنای دوگانه بودن فتاوای فقیهان نیست بلکه نتیجة حاصل از کاوش و جستجوی مفصّل در منابع فقهی و حتّی کلامی اندیشمندان امامیّه و عامّه، وجود چهار نظریّه مختلف را در محلّ بحث نشان می دهد. نگارندگان به شیوة توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای گمان میکنند حقّ با مشهور فقیهان امامیّه و عامّه است؛ یعنی زیارت اهل قبور جائز و پسندیده است، ولی تا جائیکه افعال زائدی صورت نگیرد و تنها به حضور بر سر مزار، قرائت دعا و قرآن و خلاصه طلب بخشش برای اموات بسنده شود.
Attending the graves of the dead and, in other words, the dead, both righteous and corrupt, is one of the most controversial issues in Islamic jurisprudence. In such a way that different Islamic sects are sometimes placed together and the Imamiyyah and Sunni jurists have adopted a single opinion in line with each other; Although a part of the public has separated their way from other co-religionists here, they have moved towards the sanctity of the mentioned act and regarding the pilgrim as an idolater and an infidel. Of course, this does not mean that the fatwas of the jurists are dualistic, but the result of the detailed research and search in the jurisprudential and even theological sources of Imami and public thinkers shows the existence of four different theories in the debate. The writers, using descriptive-analytical methods and using library sources, think that the famous Imami and public jurists are right; it means that visiting the graves is permissible and desirable, but as long as there are no unnecessary actions and it is enough to attend the graves, read the Qur'an and supplication, and ask for forgiveness for the dead.
خلاصه ماشینی:
البته در خ صوص کفار گفته شده ا ست که زيارت قبر آنان به خاطر ياد مرگ و نيز عموميت دلائل جواز زيارت (آلوســـي، ١٤١٥: ١٥٥/١٠) جائز اســـت اما مطابق آيات قرآن (توبه : ١١٣) دعا براي اينان ، حتي اگر از بســـتگان درجۀ يک زائر باشـــند، براي هيچ کس أعم از رســـول خدا و مؤمنين ، جائز نيســـت ؛ زيرا اينان هرگز بخشـيده نخواهند شـد و سـرنوشـت حتمي آنان جاودانگي در جحيم اسـت و لذا طلب خير و آرزوي بخشـــش براي آنها لغو و حرام اســـت (انصـــاري، ١٤١٨: ١٧٦/١).
٣- زيارت قبور و به ويژه مشـــاهد و ضـــرايح متبرکه از جمله ضـــريح پيامبر، عمل مشــرکانه اســت ؛ زيرا همان طور که مشــرکين با نزديک شــدن به بتها و عبادت و تملق براي آنها ق صد تقرب به خدا دا شتند م سلمانان شيعه و سني هم با زيارت قبور، ق صد قربت و عبادت دارند و اين همان عمل م شرکانۀ اهل شرک (اراکي، ١٤١٥: ٥٣٨/١) و حتي به اعتقاد محمد بن عبدالوهاب ، شنيع و ز شت تر از آن ا ست (ابن مرزوق ، ١٩٧٦: ٩٧)؛ از ابن تيميه هم نقل شــده اســت که زيارت قبور، شــرک و نوعي بدعت در دين است (بيومي، ١٤١٨: ٧٢).