چکیده:
شناخت و آگاهی از اندیشه نظامی قدرتهای استعماری از اهمیت ویژهای برخوردار است. از آنجاییکه دو مکتب سوسیالیسم و فاشیسم جزء مکاتب اصلی تمدن غرب میباشند و کمتر به اندیشه نظامی این دو پرداخته شده است، لذا شناخت اندیشه نظامی این دو مکتب مسئلهای است که مقاله حاضر بدان میپردازد. بر همین اساس سؤال اصلی این تحقیق، عبارت از این است که (نقاط اشتراک و افتراق اندیشه نظامی دو مکتب سوسیالیسم و فاشیسم کدامند؟) بهمنظور پاسخ به این سؤال پژوهش، روش مقایسه تطبیقی و بهرهگیری از رویکرد تحلیلی- توصیفی، بر اساس دیدگاه اندیشمندان این دو مکتب، برگرفته از آثار مکتوب آنها مد نظر قرار گرفته است. یافتههای پژوهش مبین این است که عمدهترین وجوه اشتراک نظریات نظامی این دو مکتب در مفاهیمی همچون: ارتباط سیاست و جنگ، لزوم جنگ برای ایجاد وحدت ملی و نظامی، نگاه جامعه شناسانه به جنگ، نفی صلح و لزوم جنگ، لزوم وجود نیروی نظامی و لزوم حکومت میلیتاریستی خلاصه میشود و به نظر میرسد هر دو مکتب در ماهیت جنگ و دفاع و علل جنگ، دیدگاههای مشترکی دارند. مکتب سوسیالیسم برانداختن جنگ با جنگ، کمک به تحقق سیاست، حل اختلافات طبقاتی و جنگ عامل صلح را بهعنوان اهداف جنگ معرفی میکند و در دیدگاه فاشیسم حفظ دولتها، ارتقا سلامت اخلاقی جامعه و پیشرفت و پویایی بهعنوان اصلیترین اجزاء هدف جنگ و دفاع محسوب میگردند. درمجموع میتوان چنین بیان نمود که این دو مکتب از منظر تفکرات نظامی اختلاف چندانی ندارند.
Knowledge and awareness of the military thought of the colonial powers is of special importance. Since the two schools of socialism and fascism are the main schools of Western civilization And less has been paid to the military thought of these two. Therefore, knowing the military thought of these two schools is a problem that this article deals with. Accordingly, the main question of this research is: ((What are the points of commonality and difference in the military thought of the two schools of socialism and fascism?)) In order to answer this question, the research has been done with the method of comparative comparison and using the analytical-descriptive approach, based on the views of the thinkers of these two schools, taken from their written works. The research findings show that The main points of commonality between the military theories of these two schools are concepts such as: The relationship between politics and war, the necessity of war to create national and military unity, the sociological view of war, the negation of peace and the necessity of war, the necessity of military force and the necessity of militaristic government are summarized And it seems that both schools have common views on the nature of war and defense and the causes of war. The socialist school introduces the elimination of war by war, helping to realize politics, solving class differences, and war as a cause of peace as the goals of war. And in the view of fascism, the preservation of governments, the promotion of the moral health of society, and progress and dynamism are considered as the main components of the goal of war and defense. In general, it can be said that these two schools do not differ much from the point of view of military thinking.
خلاصه ماشینی:
بر همين اساس سؤال اصلي اين تحقيق ، عبارت از اين است که (نقاط اشتراک و افتراق انديشه نظامي دو مکتب سوسياليسم و فاشيسم کدامند؟) به منظور پاسخ به اين سؤال پژوهش ، روش مقايسه تطبيقي و بهره گيري از رويکرد تحليلي- توصيفي، بر اساس ديدگاه انديشمندان اين دو مکتب ، برگرفته از آثار مکتوب آن ها مد نظر قرار گرفته است .
يافته هاي پژوهش مبين اين است که عمده ترين وجوه اشتراک نظريات نظامي اين دو مکتب در مفاهيمي همچون : ارتباط سياست و جنگ ، لزوم جنگ براي ايجاد وحدت ملي و نظامي، نگاه جامعه شناسانه به جنگ ، نفي صلح و لزوم جنگ ، لزوم وجود نيروي نظامي و لزوم حکومت ميليتاريستي خلاصه ميشود و به نظر ميرسد هر دو مکتب در ماهيت جنگ و دفاع و علل جنگ ، ديدگاه هاي مشترکي دارند.
مکتب سوسياليسم برانداختن جنگ با جنگ ، کمک به تحقق سياست ، حل اختلافات طبقاتي و جنگ عامل صلح را به عنوان اهداف جنگ معرفي ميکند و در ديدگاه فاشيسم حفظ دولت ها، ارتقا سلامت اخلاقي جامعه و پيشرفت و پويايي به عنوان اصليترين اجزاء هدف جنگ و دفاع محسوب ميگردند.
نويسنده در اين نوشتار خاستگاه و ريشه وقايع قبل و بعد از جنگ جهاني دوم در اروپا به ويژه در ايتاليا و آلمان که منجر به نظام هاي سياسي فاشيسم و ناسيونال سوسياليسم شد، مورد بررسي قرار داده است .