چکیده:
یکی از مسائل پیچیده و نگرانکننده که توجه بسیاری از محققان، جامعهشناسان، جرمشناسان، روانشناسان و متخصصان امور را به خود معطوف داشته است، موضوع مواد مخدر میباشد. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر گرایش به مصرف مواد مخدر در شهرستان بابل انجام شده است. در این راستا با اتخاذ روش کیفی و بهصورت اکتشافی بررسی از طریق انجام مصاحبه عمیق با تعدادی از معتادان حاضر در کمپهای ترک اعتیاد در شهر بابل اقدام گردید و با روش اسنادی – کتابخانهای به بررسی ابعاد گوناگون موضوع پرداخته شده تا عوامل محیطی و اجتماعی و خانوادگی مؤثر در آن شناسایی شود. برای اتخاذ چشمانداز نظری پژوهش و تحلیل دادهها از رویکرد جامعه شناختی - نظریههای پیوند افتراقی – محرومیت نسبی و خردهفرهنگها بهره گرفته شده است.
یافتههای تحقیق که به استناد مصاحبههای انجام شده، حاکی از آن است که معاشرت با افراد معتاد، منحرف و تقلید از نزدیکان و معاشرت در محیطهای ناسالم و نیز محیطهای آموزشی نامطلوب موجب آموختن عمل مجرمانه در افراد برجستگی داشته و در مواردی مشاهده شده است که عواملی چون ضعف در نگرشهای مذهبی، احساس بیهنجاری، احساس انزواطلبی، احساس محرومیت نسبی و مشکلات اقتصادی، برنامه رسانهها و حضور در خانوادههای گسسته و مستعد بزه را میتوان از عوامل گرایش به مصرف مواد مخدر دانست. شایان ذکر است که اکثر افراد دارای تحصیلات کمتر از دیپلم بوده و سطح دانش و آگاهی در گرایش، تأثیرگذار هستند.
One of the complex issues that attracted a lot of attentions from several researchers, sociologists, psychologists, sociologists, and crime specialists was the drug issue .This research aimed to identify factors affecting drug consumption tends to be done in the city of Babylon. In this regard, adopting the qualitative method in form of exploratory through Deep interviews ,the reviews were done on some of drug addicted who were leaving action addiction in the camp in the city of Babylon. With a documental-librarial method reviewed the various dimensions-thread To identify the social, family and environmental factors, influencing on it.To make a theoretical perspective of research and data analysis of the sociological approach ,relative deprivation -theory of differential link and subcultures have been used. The findings of the research, citing conducted interviews suggests that socialize with addicted people, perverted, and imitation of someone close, and socialize in unhealthy environments as well as inproper educational environments caused learning undesirable criminal act in prominent and leading people.Also in some cases it has been observed that factors such as weakness in the religious attitudes, sense of isolation, a sense of ambition, a sense of perversity of deprivation and economic problems, the media programs, and the presence in discrete families and prone to crime, are the factors of drug trends. It is worth noting that the majority of people had less than a high school education and the level of knowledge and awareness in the orientation can be effective
خلاصه ماشینی:
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر گرایش به مصرف مواد مخدر در شهرستان بابل انجام شده است .
در این راستا با اتخاذ روش کیفی و به صورت اکتشافی بررسی از طریق انجام مصاحبه عمیق با تعدادی از معتادان حاضر در کمپ های ترک اعتیاد در شهر بابل اقدام گردید و با روش اسنادی – کتابخانه ای به بررسی ابعاد گوناگون موضوع پرداخته شده تا عوامل محیطی و اجتماعی و خانوادگی مؤثر در آن شناسایی شود.
یافته های تحقیق که به استناد مصاحبه های انجام شده، حاکی از آن است که معاشرت با افراد معتاد، منحرف و تقلید از نزدیکان و معاشرت در محیط های ناسالم و نیز محیط های آموزشی نامطلوب موجب آموختن عمل مجرمانه در افراد برجستگی داشته و در مواردی مشاهده شده است که عواملی چون ضعف در نگرشهای مذهبی، احساس بیهنجاری، احساس انزواطلبی، احساس محرومیت نسبی و مشکلات اقتصادی، برنامه رسانه ها و حضور در خانوادههای گسسته و مستعد بزه را میتوان از عوامل گرایش به مصرف مواد مخدر دانست .
کوثری (١٣٩٠) در تحقیق خود با عنوان «جامعه شناسی اعتیاد» در تبیین منشأ اجتماعی آن، زندگی در مناطق محروم، فقر شدید، خانه های مخروبه ، خانوادههای از هم پاشیده و سایر نابسامانیها را منظومه عواملی میداند که باعث انحرافات رفتاری از این گونه میشود و معتقد است که اعتیاد اثرات سوء زیادی بر سطح خانوادگی افراد دارد؛ به طور مثال طلاق میتواند به عنوان یکی از نتایج همراهکننده اعتیاد تلقی شود.