چکیده:
یکی از بزرگترین مسائل و چالشهای وجودی بشر از زمان ظهور و پیشرفت فنّاوری «انسانبودن» است. منظور از «انسانبودن» (در این پژوهش) درمقابل ماشینها، وجود (اگزیستانس) همراه با شورمندی است؛ شوری که بهزعم «سورن کییرکگور»، فیلسوف دانمارکی، مهمترین محرک زندگی بشر است. این باور وجود دارد که با پیشرفت فنّاوری، نزدیکشدن انسان به ماشینها و ورود انسان به عصر هوش مصنوعی و «ترابشریت» که «مکس تگمارک» آن را «حیات ۳» مینامد، نهتنها بقا، بلکه وجود (اگزیستانس) بشر نیز به خطر میافتد. حدود دو قرن پیش، کییرکگور در یادداشتهای روزانهاش و کتاب دو عصر: یک نقد ادبی به دورشدن انسان از شورمندی در عصر مدرن اشاره کرد. پژوهش حاضر بهدنبال این است که با بررسی آرای کییرکگور درباب عصر حاضر و شور انسان، نسبت میان شورمندی بهعنوان محرک زندگی بشر و جایگاه انسان در رابطه با ماشینها و زندگی در عصر ترابشریت و هوش مصنوعی را پیدا کند. در نتیجه نیز با استناد به نظریات کییرکگور میتوان دریافت بهترین راه فرار از انفعال برای انسان در عصر فنّاوری، انتخاب خود واقعی و اثبات وجود غیرجسمانی بشر در مراحل اخلاقی و دینی است؛ بهشرط آنکه چنین ایدهای به فعل تبدیل شود.
One of the most significant issues and challenges of human existence since the emergence and advancement of technology is "being human." The meaning of "being human" (in this research), as opposed to machines, is existence with passion. According to the Danish philosopher "Søren Kierkegaard," passion is the most critical driver of human life. There is a belief that with the advancement of technology, human beings are getting closer to machines. Humans are entering the era of artificial intelligence and "transhumanism," which "Max Tegmark" calls "Life 3", not only the survival but also the existence of humans is endangered.. About two centuries ago, Kierkegaard, in his diaries and the book "Two Ages: A Literary review" pointed out that man is moving away from the passion in the modern age. The current research seeks to find the relationship between passion as the driving force of human life and the position of humans with machines and living in the era of transhumanism and artificial intelligence by examining Kierkegaard's opinions about the present age and human passion. As a result, by referring to Kierkegaard's theories, it is possible to understand that the best way to escape passivity for humans in the age of technology is to choose the authentic self and prove the spiritual existence of humans in the moral and religious stages, provided that such an idea is converted into action.
خلاصه ماشینی:
پژوهش حاضر بهدنبال این است که با بررسی آرای کییرکگور درباب عصر حاضر و شور انسان، نسبت میان شورمندی بهعنوان محرک زندگی بشر و جایگاه انسان در رابطه با ماشینها و زندگی در عصر ترابشریت و هوش مصنوعی را پیدا کند.
در نتیجه نیز با استناد به نظریات کییرکگور میتوان دریافت بهترین راه فرار از انفعال برای انسان در عصر فنّاوری، انتخاب خود واقعی و اثبات وجود غیرجسمانی بشر در مراحل اخلاقی و دینی است؛ بهشرط آنکه چنین ایدهای به فعل تبدیل شود.
بی بارنت» بر این باور است که زمانی که از کلمۀ «پیشرفت» در خوانش زندگی بشر در عصر فناوری بهمعنی ارتقای فناوری استفاده میشود، بهزعم کییرکگور انسان از پیشرفت اصلی که رشد اخلاقی و دینی است، دور خواهد شد (Barnett, 2019: 50)؛ اما پیش از اینکه بشر از انسانبودن بهمعنای اخلاقی و روحانیاش در عصر هوش مصنوعی و ترابشریت دور شود، در سپهر زیباییشناسی، وجود بشر به خطر میافتد؛ چون در اولین مرحلۀ وجود با شور کییرکگور، انسان باید بهعنوان یک زیبادوست خود را بشناسد و با استفاده از امیال، اضطراب، ترس، آرزوها، عشق و درنهایت اشتیاق خود، ایدههای خود را به فعلیت برساند.
پرسش اینجا است که: منظور آنها از زندگی بهتر چیست؟ آیا آنها فقط بعد جسمانی و مسائل مربوط به آن را در نظر گرفتهاند؟ آیا این وعدهها و ظهور این عصر بهمعنای مرگ ارتقای اخلاقی و روحانی بشر است؟ در پژوهشهای موجود در داخل ایران، به «ترابشریت» در حوزۀ سینما و هنر اشاره شده و پژوهشگران در مقالات و پایاننامههای تخصصی رشتههای کامپیوتری نیز به هوش مصنوعی پرداختهاند که با رویکرد این پژوهش تفاوت دارد.