چکیده:
در منابع معتبر روایی امامیه، همچون اصول کافی، در ضمن بحث از رویتپذیری خداوند از امام رضا (علیهالسلام) روایتی نقل شده است که مضمون آن روایت این است که رویت خداوند با ایمان با او، نه در دنیا و نه در آخرت، قابل جمع نیست و ازینرو، رویت خداوند امکان ندارد. اندیشمندان شیعی این روایت را از روایات صعب و غامض برشمردهاند و در تبیین معنای آن راهحلهای متعددی را پیشنهاد کردهاند. اما به نظر میرسد که هیچیک از راهحلهای مورد ارائه، قابل پذیرش نیست؛ چرا که برخی از معانی پیشنهادشده یا با ظاهر روایت همخوان نیست و یا آنکه برخی از آنها بهلحاظ معنا نمیتوانند مطابق با روایت باشند. بدینجهت یا باید در تبیین معنای این روایت به دنبال راهحل دیگری بود و یا آنکه بهجهت ناشناخته بودن محمد بن عبید -که راوی آن است- صدور آن را لااقل بهشکلی که در منابع روایی آمده است، نفی نمود.
In the authentic sources of Imamiyya narration such as usul -al-kafi while discussing the visibility of God a narration has been narrated from Imam Reza (as) whose content is that seeing God with faith can not be combined with him neither in this world nor in the hereafter therefore it is not possible to see God. Shiite thinkers have considered this narration as a difficult and confusing narration and have proposed various solutions to explain its meaning. But none of the proposed solutions seems acceptable; Because some of the proposed meanings are either inconsistent with the appearance of the narration or some of them can not be in accordance with the narration in terms of meaning. For this reason one should either look for another solution in explaining the meaning of this narration, or because of the unknownness of Muhammad ibn Ubayd who is its narrator its issuance should be denied at least in the form mentioned in the narration sources.
خلاصه ماشینی:
بررسي انتقادي تفسير شارحان روايت محمدبن عبيد از امام رضا (علیه السلام) در نفي رؤيت پذيري خداوند دريافت : ۱٤۰۱/۳/۱۷ پذيرش : ۱٤۰۱/۳/۳۱ محمدهادي توکلي ۱ چکيده در منابـع معتبـر روايـي اماميـه همچـون اصـول کافـي ضمـن بحـث از رؤيت پذيـري خداونـد، از امـام رضـا (علیه السلام) روايتـي نقـل شـده و مضمـون روايـت ايـن اسـت کـه رؤيـت خداونـد بـا ايمـان بـه او، نـه در دنيـا و نـه در آخـرت ، قابـل جمـع نيسـت ؛ از ايـن رو، رؤيـت خداونـد امـکان نـدارد.
عدم تحفظ برمعناي ضديت صدرالمتألهيـن در شـرح خـود بـر روايـت ، در ابتـدا، تضـاد مطـرح شـده در روايـت را به معنـاي تبايــن «رؤيــت حســي » و «معرفــت عقلــي » دانســت ؛ بديــن معنــا کــه هــر چيــز بــا حفــظ تمــام تعيناتـش ، خـودش اسـت و غيرخـودش نيسـت و از ايـن رو، ايمـان تنها يکـي از دو گونـه از معرفت مذکــور اســت ؛ امــا در خصــوص رؤيت پذيــري حســي خداونــد در آخــرت ، از گفتــار او ايــن امــر اسـتنباط مي شـود کـه تضـاد مذکـور در روايـت را بـه ايـن معنـا دانسـته کـه امـکان تنـزل معرفـت عقلـي بـه رؤيـت حسـي محقق نيسـت ، چراکـه در آخـرت تنهـا با رونـد تکامـل وجـودي مواجه ايم و امـکان تنـزل وجـودي ميسـر نيسـت ، امـا معرفـت عقلـي بـا تکامـل وجـودي و عبـور از تعينـات خـودش ، مي توانـد بـه کشـف شـهودي منجـر شـود.