چکیده:
هدف اصلی این مقاله، مطالعه تطبیقی تاثیرات سیاستهای حمایت از خانواده بر افزایش سطح باروری در جوامع با باروری زیر سطح جانشینی است. روش تحقیق مطالعه تطبیقی، اسنادی و مدل سازی آماری است. منبع دادهها بانکهای بین المللی داده از جمله دادههای سازمان ملل، بانک جهانی و کشورهای OECD میباشد. نتایج سه دسته اثرات اقدامات سیاستی شامل: سیاستهای نسبتاً موثر در افزایش باروری، سیاستهای مؤثر در حفظ ثبات باروری و سیاستهای غیرمؤثر در حفظ ثبات یا افزایش باروری را نشان میدهد. سیاستهای جمعیتی برخی از کشورهای اروپای غربی (1G) و شمالی (2G) که بر ارتقاء یا حفظ ثبات سطح باروری کل مؤثر بودهاند، سیاستهایی صریح، شفاف و در ضمن کارآمد حمایت از خانواده ارزیابی شدهاند و سهم خدمات خانواده از بودجه عمومی دولت قابل توجه بوده است. همچنین خدمات حمایتی و مراقبتی کودکان و برنامههای تعادل کار-زندگی خانوادگی در این کشورها بطور موثرتری اجرا شده است. در مقابل، کشورهای آسیایشرقی (3G) که سیاستهای حمایتی آنها در افزایش باروری اثربخشی کمتری داشته است، برنامههای حمایتی و خدمات مراقبت از مادر - کودک ضعیفتری داشتهاند، همچنین اشتغال زنان و مادران دارای فرزند در بخشهای رسمی و غیررسمی اقتصاد با موانع جدی روبرو بوده است، بعلاوه سیاستهای تعادل کار- زندگی در بین آنها بطور مؤثر اجراء نشده است. برازش مدل رگرسیونی اقدامات دولتی تعیین کننده سطح باروری در کشورهای با باروری زیر سطح جانشینی، نشان میدهد که که درصد سهم خانواده از GDP و نیز میزان مزایای مراقبت از کودک به درصد از کل GDP در یک خانواده دو فرزندی، به ترتیب با ضریب بتای 98/0 و 293/0 بیشترین تاثیر را بر افزایش سطح باروری کل داشتهاند. بطور کلی، سهم خدمات حمایت از خانواده از بودجه عمومی دولت، سیاستهای تعادل کار- زندگی خانوادگی و حمایتهای مادر - کودک بویژه برنامههای مراقبت رسمی از کودکان اقدامات سیاستی موفق در زمینه حمایت از خانواده در جهت افزایش باروری بودهاند.