چکیده:
طرح قابی یا لوزی بندی از الگوهای تکرارشونده در هنر نیمهٔ دوم سدهٔ دوازدهم هجری قمری است. الگوی یادشده بر بستر مواد بیانی گوناگونی از عصر زندیه پدیدار شده است. به دیگر سخن طرح قابی، الگویی رایج در آثار هنری زندیه است که بهتناسب مادهٔ بیان یا فرم پذیرندهٔ آن بهنحوی خاص و متناسب بروز یافته است. طرح قابی با فرض دولایهٔ شبکهای و تزئینات میانی در آثار گوناگون هنری با وجود شباهت نسبی، جلوههای متفاوتی داشته است. از این گذرگاه پرسش این است که تکرارشوندگی طرح قابی در تعامل با مواد بیانی متنوع و متعدد در عصر زندیه چگونه قابل تبیین است؟ هدف شناخت طیف متنوع الگوی «قابی» بهمثابه نرمنشانه متناسب با مادهٔ بیان یا سختنشانهها در قالب آثار هنری گوناگون عصر زندیه است. پژوهش از انواع تحقیقات کیفی است و براساس هدف، در دستهٔ تحقیقات بنیادی میگنجد. روش تحقیق نیز توصیفی - تحلیلی است و دادههای گردآوریشده حاصل مطالعات کتابخانهای و مشاهدات دیداری آثار موزهای عصر زند و دربردارندهٔ طرح قابی است که بر بستر نشانه-معناشناسی سامان یافتهاند. نمونهها بهصورت هدفمند و با شرط دارایی الگوی قابی انتخاب شدهاند. نتیجه اینکه شکلگیری جسمانهٔ ثابت طرح قابی بر مواد بیانی مختلف همچون شیشه، بافته، آثار لاکی و گچ به اقتضای تنوع جسم، نمودهای متعددی دارد. طرح بندی لوزی بر بافتههای سنتی عصر زندیه، خاصه موارد دستگاهی، با تزئینات و جزئیات بیشتری پدیدار میشود و در آثار لاکی ساده و بیشتر لایهٔ شباک مشخص است. بهطورکلی شکل برونه (طرح بندی لوزی) و مواد بیانی در تعامل با یکدیگر کامل شدهاند.
The qabi design, also known as the lowzi-bandi, was a recurring, crisscross design in Persian art in the second half of the 18th century. It was widely used, across a variety of mediums, during the Zand dynasty, adapting to the medium in which it was employed. Although it maintained its overall dual structure of a unifying grid and inner decorations, the design manifested itself differently across different artworks. This study examines the relationship between the recurring qabi design and various art mediums in the Zand period, aiming to identify the many varieties of the design (“soft sign”) and understand how they were adapted to different mediums (“hard signs”). Conducted as qualitative, descriptive-analytical research, the study reviewed the literature as well as Zand-era museum objects featuring the qabi design, and analyzed the data from a semiotic semantics perspective. It found that the design took different forms across different mediums—including glass, textile, lacquer painting, and plaster—adapting to the limitations of each medium. For instance, on loom-woven textiles, the design was more elaborate, whereas on lacquerware, it was almost simplified into its grid. In general, the design and the medium complemented each other.