چکیده:
مقوله نابرابری مصرف انرژی در ایران علیرغم اهمیت بالایی که دارد پدیده ای مغفول است که عمق و وسعت آن مورد مطالعه و بررسی قرار نگرفته است. ضرورت برقراری عدالت اجتماعی، داشتن یک جامعه مترقی و کاهش عوارض ناشی از نابرابری مصرف انرژی در فرآیند رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در کشور، ایجاب مینماید تا علل این پدیده مورد بررسی قرار گیرد. هدف این مطالعه شناسایی و ارزیابی عواملی است که در نابرابری مصرف انرژِی نقش دارند. لذا به این منظور، در این مطالعه با استفاده از روش دادههای ترکیبی برای 31 استان ایران طی سالهای 1398-1388 به بررسی تاثیر متغیرهای اقتصادی- اجتماعی بر نابرابری مصرف انرژی پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که سه عامل جمعیت، قیمت انرژی و تولید ناخالص داخلی تاثیری منفی و معنادار و عامل نابرابری درآمد، مخارج جاری دولت و آموزش اثر مثبت و معنادار بر نابرابری مصرف انرژی دارند و عوامل شهرنشینی و مخارج عمرانی دولت رابطه معناداری بر نابرابری مصرف انرژی نداشتهاند. در بین این عوامل یکی از پر چالشترین مباحث اثر افزایش قیمت حاملهای انرژی بر نابرابری مصرف انرژی میباشد که عدهای معتقدند افزایش قیمت موجب کاهش نابرابری مصرف انرژی میگردد و درمقابل، تعدادی با تاکید بر اثرات افزایش قیمت حاملهای انرژی بر افزایش تورم و آثار مستقیم و غیرمستقیم آن بر ساختارهای اقتصادی و فشار بر دهکهای پایین درآمدی، افزایش قیمت را موجب افزایش نابرابری مصرف انرژی میدانند. لذا در این مطالعه، میتوان گفت سیاست افزایش قیمت انرژی، نابرابری مصرف را بهبود بخشیده است.
Despite the importance of energy inequality issues in Iran, the depth and extent of this issue have been neglected and have not been examined. The necessity of social justice, having an advanced society, and reducing the effects of energy inequality in the economic, social, and cultural growth and development in a country, cause this issue to be investigated. The goal of this study is to identify and evaluate the factors that play an important role in energy inequality. Hence, this study investigated the impact of economic-social parameters on energy inequality by using the combined data method for 31 countries during 2009-2020. This research results show that three factors of population, energy price, and GDP have a negative and significant effect on the inequality of energy consumption. Also, variables such as government current expenditures and education have a significant and positive effect on energy consumption inequality. On the other hand, urbanism and development expenditures of the government have no noticeable relation with energy inequality
خلاصه ماشینی:
با عنايت به محدود بودن مطالعات صورت گرفته در زمينه نابرابري مصرف انرژي در ايران ، به نظر ميرسد که بررسي اين موضوع در سطح خانوار ميتواند براي تصميم گيري در سطح کلان مؤثر باشد و توصيه هاي مفيدي در اين زمينه پيشنهاد نمايد، براي وصول به اهداف پژوهش ، از منحني لورنز و ضرايب جيني استفاده ميشود که تعيين مي کند آيا متغير هدف (برق و گاز مصرفي خانوار) به طور مساوي بين جمعيت توزيع و مصرف ميشود.
دانگ و هائو (٢٠١٨)٢، با تجزيه وتحليل داده هاي پانلي استاني چين از طريق روش گشتاورهاي تعميم يافته ٣، در دوره ٢٠١٣-١٩٩٦ به بررسي تأثير متغيرهاي نابرابري درآمد به تفکيک شهري و روستايي، توليد ناخالص داخلي و عوامل اقتصادي و اجتماعي (افزايش سطح شهرنشيني ، صنعتي شدن ، تعديل ساختار جمعيت ، توسعه تجارت واردات و صادرات ) بر مصرف سرانه برق پرداخته و دريافتند تأثيرات نابرابري درآمد شهري و روستايي بر برق به سطح درآمد بستگي داشته و در شرايط کنوني، تأثيرات منفي است .
نتايج آزمون خودهمبستگي و واريانس ناهمساني (رجوع شود به تصویر صفحه) با توجه به تأييد وجود واريانس ناهمساني و خودهمبستگي مرتبه اول ميان جملات اخلال ، برآورد نهايي مدل براي بررسي عوامل مؤثر بر نابرابري مصرف انرژي در استان هاي کشور به روش حداقل مربعات تعميم يافته و اثرات ثابت در جدول (٥) نمايش داده شده است .
Energy, economic growth, inequality, and poverty in Iran.
Inequality of opportunity in energy consumption in China.
Measurement of inequality using household energy consumption data in rural China.