چکیده:
اخلاق کار اسلامی یکی از الزامات مهم و شناختهشده در رشد و توسعه اقتصادی است. رعایت نشدن برخی معیارهای
اخلاقی» و یا عدم توجه به آن در مدیریت سازمانها میتواند معضلات بزرگی را برای سازمانها به وجود آورد. اخلاقیات
در سازمان بهعنوان سیستمی از ارزشها و بایدها و نبایدها تعریف میشود که درستی و نادرستی رفتارها و تصمیمات را
مشخص میسازند. مقاله حاضر با هدف کلی بررسی نقش اخلاق اسلامی مدیران برانگیزش و موفقیت در عملکرد
کارکنان میباشد. روش تحقیق کتابخانهای و توصیفی میباشد که با مطالعه و فیشبرداری از متون مرتبط نسبت به
جمعآوری اطلاعات پرداخته شده است. خلاصه نتایجی که از این مقاله حاصل میگردد این است که انگیزش و رفتارهای
کارکنان در سایه اخلاق اسلامی مدیران به سمت اهداف مطلوب سازمان حاصل میشود و عملکرد آنان بهبود مییاید. و
هر اندازه ایمان و اعتقاد افراد یک جامعه به معنویات بیشتر و پایبندی به اصول اخلاقی و حرفهای قویتر باشد آن جامعه
بهتر و بیشتر میتواند از این عامل برای انگیزش در مدیریت جامعه بهرهبرداری کند.
خلاصه ماشینی:
به طور کلی انسانها در بعد فردي و شخصیتی داراي ویژگیهاي خاص اخلاقی هستند که پندار، گفتار و رفتار آنها را شكل می دهد ممكن است همین افراد وقتی در یک جایگاه و پست سازمانی قرار می گیرند عواملی موجب شود که پندار، گفتار و رفتار متفاوتی از بعد فردي سر بزند که این ویژگیهاي انسانی بر روي میزان کارایی و اثر بخشی سازمان تاثیر بگذارد از طرفی اخلاقی بودن یا نبودن رفتارها و عملكرد می تواند موجب بروز پیامدهاي مثبت یا منفی در سطح سازمان گردد.
در جامعه ایران با توجه به حاکمیت اسلام در آن که در تمامی زمینه هاي زندگی فردي و اجتماعی افراد ریشه دارد، لذا بررسی تأثیري که اخلاق اسلامی در رفتار و روابط انسان ها است درفردي که بهعنوان عضوي از یک سازمان مشغول به کار و فعالیت میباشد ضروري به نظر می رسد.
بر اساس این نگرش، گفته میشود که براي شناسایی فرایندهاي تكوین و تغییر شخصیت و شكل گیري رفتار و عملكرد انسان ها و عوامل مؤثر بر آن، و این که با تكیه بر منابع مذکور به چه راهكارهای روشنی می توان دست یافت و این جریان به نوبه خود، موجب رشد و توسعه مطالعات و تحقیقات جدید روان شناسی و برخی علوم رفتاري از دیدگاه اسلام خواهد شد و راه را براي بررسی هاي مدیریتی در حوزه رفتار کارکنان و مدیران در سطوح سازمانی و چاره جویی براي حل مشكلات و معضلات مدیریتی در این حوزه هموارخواهد کرد و موفق خواهد شد مثلاً نظام ها و سازوکارهاي نظارتی را در سازمان به کار گیرد که با قوانین فطري و حقایق و مفاهیم قرآنی هماهنگی داشته، از آنها الهام گیرد و درعین حال، از کارایی و اثربخشی لازم برخوردار باشد(پیشقدم و خرقانی، 1398).