چکیده:
هدف مقاله بررسی تاثیر عادتهای شکل گرفته بر رفتار مصرف کننده به تفکیک سه ااثر نسل، سن و زمان (سال) با ایجاد یک سری دادههای شبه ترکیبی و با استفاده از روش دیتون (1997) بود. به همین منظور در زمینه نسلها، 14 نسل از سال 1305 تا 1374 بررسی شدند. در خصوص زمان (سال)، این تحقیق در طول 35 سال از 1365 تا 1400 به بررسی میپردازد. سن افراد موردبررسی در این تحقیق نیز در بازه 16 تا 72 سال میباشد. نتایج حاصل از تحلیل اثرات نسل نشان میدهد که مخارج مصرفی با جوانتر شدن نسلها روندی افزایشی دارد. همچنین میزان تغییر در مخارج مصرفی در طول تمامی نسلهای موردبررسی در این تحقیق بسیار اندک بوده بهگونهای که اختلاف بین کمترین میزان مخارج مصرفی و بیشترین میزان آن، معادل 0. 000018 میباشد. نتایج حاصل از بررسی اثر زمان، نشانگر افزایش مخارج مصرفی خانوارها در طی سالهای 1365 تا 1373 و روند تا حدودی ثابت مربوط به سالهای 1374 تا 1400 میباشد. نتایج اثرات سن در خصوص میزان مخارج مصرفی الگوی چرخه زندگی را تائید نمودند. درنهایت این نتیجه حاصل شد که خانوارهای ایرانی عادات مصرفی ثابتی دارند و میزان مصرفشان در هر دوره از میزان مصرفشان در دوره قبل تاثیر میپذیرد.
In this paper, the effect of formed habits on consumer behavior was investigated by separating the three effects of generation, age and time (year) by generating a quasi-hybrid data set using the Dayton method. For this purpose, in the field of generations, 14 generations were studied from 1305 to 1995. Concerning time (year), this research investigates over 30 years from 1986 to 2020. The age of the subjects in this study ranged from 16 to 72 years. The results of the analysis of generation effects show that consumption expenditures are increasing with younger generations. The results of the study of the effect of time show the increase of households' consumption expenditure during the years 1986 to 2020 and the somewhat constant trend of the years 1995 to 2015. Results of the effects of age on consumption expenditure pattern confirmed the life cycle pattern.
خلاصه ماشینی:
نتايج بررسي اثر زمان ، نشان دهنده افزايش اثرپذيري مخارج مصرفي خانوار، الگوي مصرفي جاري از وقفه ٥ دوره قبل خود طي ١٣٦٥ - ١٣٧٣ بوده ؛ اما، طي دوره ١٣٨٨-١٣٧٤ ديتون و پاکسون ، داده هاي اين اثرپذيري به طور خيلي بطئي روند کاهشي و سپس ، تا ١٣٩٤ روند افزايشي داشته است .
براي دست يابي به هدف ، مقاله به اين صورت سازماندهي ميشود: در ادامه ، در بخش دوم ، ادبيات پژوهش مرور ميشود؛ در بخش سوم ، روش پژوهش براساس الگوي ديتون (١٩٨٥)، ديتون و پارکسون (١٩٩٤) و ديتون (١٩٩٧) عرضه ميشود؛ بخش چهارم ، شکل گيري عادت هاي مصرفي را در بين خانوارهاي ايراني آزمون کرده است ؛ بخش پنجم نيز به جمع بندي و پيشنهادهاي سياستي اختصاص مييابد.
1 1 Dupuit 2 Relative Utility 3 Alfred Marshall 4 Consumer Surplus 5 Heger 6 Wiliam Jones 7 Karl Menger 8 Leon Walras 9 Utility 10 Aronsson and Löfgren 11 Ordinality 12 Diminishing Marginal Utility 13 Concavity of Utility Function 14 Life Cycle Theory 15 Permanent Income 16 Irving Fisher 17 Intertemporal Consumption Optimization 18 Friedman 19 Ando 20 Modigliani کالدور١ خاطرنشان ميکند که مصرف کل ميتواند تابع توزيع درآمد باشد.
در جدول (١) 1 1 Abel 2 Gali 3 Campbell and Cochrane 4 Sundaresan 5 Ryder and Heal چگونگي بررسي و تفکيک سه اثر نسل ، سن و زمان براساس روش ديتون نشان داده شده است .