چکیده:
علیرغم گسترش کمی اسناد، مقالات و محافلی که بطور روزافزونی از مفهوم سرمایهاجتماعی بعنوان راهکاری برای ارتقاء سلامتی یاد میکنند، سرمایه اجتماعی خانواده، حلقه گمشده در مطالعات این حوزه میباشد. خانواده، بستر شکلگیری تجارب و فهم افراد بوده، بروز بیماری میتواند این فضا، پیوندها و معانی همبسته به آن را متاثر سازد. معانی و تجارب زنان بیش از مردان، در مقایسه با فضای بیرونی، در ارتباط با این فضا شکل گرفته، لذا، سرمایهاجتماعی خانواده، مهمترین منبع حمایتی آنان بویژه در مواجهه با چالشهایی چون بیماری میباشد. در این پژوهش، برای فهم ادراک و تجارب زیسته زنان مبتلا به سرطان و خانواده آنها از پیوندهای خانوادگی در مواجهه با سرطان، از رویکرد کیفی با تاکید بر روش پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. دادههای میدانی با استفاده از تکنیک مصاحبه و معیار اشباع داده از زنان مبتلا به سرطان مراجعهکننده برای درمان به بیمارستان امید شهر ارومیه و مراقب و همراه خانوادگی بیمار گردآوری گردید. تحلیل و کدگذاری دادهها نشان میدهد، مضامینی مانند گسست در ارکان سرمایه اجتماعی خانواده؛ اول مادر، آخر همسر و سرمایه اجتماعی منفی در تجارب مشارکتکنندگان، بیانگر نتایج نامطلوب سرمایه اجتماعی درون خانواده بر سلامتی زنان مبتلا به سرطان میباشد. مضمونهای قاعده خاموشی/ اعتراض، انسجام در وضعیت اضطراری و میانجیگری پنهان نیز، نشان میدهد، سرمایه اجتماعی نیز متقابلا از بیماری تاثیر پذیرفته و تحتتاثیر آن، تا حدودی نیز تقویت گردیده است.
Despite a wide range of documents, articles, and circles that increasingly cite "social capital" as a way to promote the health, family social capital is a missing link in cancer studies. Women suffering from cancer find an important part of their life meaning in lived family relationships. In this study, a qualitative approach with an emphasis on interpretive phenomenological method was used to understand the perception and lived experience of women suffering from cancer and their families of mutual norms in family ties. Field data were collected using interview techniques and data saturation criteria. The respondednts included women with cancer referred to Omid Hospital in Urmia and a family member who accompanies them to the treatment center. Analysis and coding of data show that some themes such as the break in the structure of family social capital (first mother, then wife) and the negative social capital in the participants' experiences indicate how social capital within the family has adversely affected the health of women with cancer. The themes of silence / protest, cohesion in emergency situation, and hidden mediation suggest that social capital is reciprocally affected by the disease and it can somehow be strengthened by it.Keywords: Family social capital, positive social capital, negative social capital, lived experience
خلاصه ماشینی:
بنابراین ، پژوهش حاضر، با توجه به واقعیت های مذکور در ارتباط با سلامت و سرمایه اجتماعی زنان در منطقه مورد مطالعه و نیز کاستیهای مطالعات داخلی از جمله غلبه متد کمی در مطالعه ، توأم با حساسیت کمتر در مفهوم سازی و استفاده از اصطلاح سرمایه اجتماعی و در راستای مطالعه کیفی سرمایه اجتماعی خانواده در تجربه زیسته زنان مبتلا به سرطان ، به طرح دو پرسش اساسی بدین شرح پرداخته است : زنان مبتلا به سرطان و خانواده آنها، پیوندها و روابط خانوادگی (بعد ساختاری سرمایه اجتماعی) روزمره خود را چگونه معنا و تفسیر میکنند؟ و چه ادراکی از ارزش ها و هنجارهای تنیده شده در این روابط (بعد شناختی سرمایه اجتماعی) دارند؟ ٢- مبانی نظری ٢-١- مطالعات پیشین پژوهش های داخلی انجام شده در زمینه سرمایه اجتماعی، سرطان و بیماری حاکی از آن است که خانواده به عنوان منبع تولید و تقویت سرمایه اجتماعی، سهم تعیین کننده ای در ارتقاء آن در جامعه داشته ، فرسایش سرمایه اجتماعی این نهاد، ازجمله بروز و تشدید اختلافات خانوادگی، با ایجاد مسئله در سلامت همراه است (توکلی راد و غفاری، ١٣٩٧).
(٢٠١٤ ,Dean et al ;٢٠٢١ ,Hamano et al) همچنین ، سرمایه اجتماعی از طریق وضعیت اقتصادی و نیز توزیع نابرابر سرمایه و بازدهی حاصل از آن در شبکه های اجتماعی، بر تقویت یا تضعیف سلامت جسمی تأثیر داشته است ( Caperchione ;٢٠١١ ,Eriksson .