چکیده:
طبیعت از آغاز تا امروز همواره یکی از خاستگاهها و سرچشمههای هنر بوده است. هدف از این مطالعه بررسی جلوههای گل و گیاه در آثار بیدل دهلوی بوده است. تحقیق حاضر از نوع پژوهشهای توصیفی است. ابزار گردآوری اطلاعات، فیش برداری بوده است. نتایج تحقیق نشان داد که بیدل برای بیان اندیشههایش در توصیف عناصر طبیعت از ابزار بلاغی زبان، به طور مطلوب بهره برده است.
جست و جوی عناصر طبیعی در شعر بیدل نشان میدهد که نه تنها در وصفهای طبیعت، بلکه در زمینههای دیگر نیز توجه بیدل به طبیعت نوعی تشخص و امتیاز دارد و در هر زمینهای از مضامین، موضوعات و مفاهیم و عنصر طبیعت بیش ترین سهم را در شعر وی دارا است.
خلاصه ماشینی:
به دعوت هم کسی راکس نمیگوید بیا اینجا صداي نان شکستن گشت بانگ آسیا اینجا اگربا این نگوبیهاست خوان جود سرپوشش ز وضع تاج برکشکول میـگریدگدا اینجا فلک در خاك پنهانکرد یکسر صورت آدم مصورگردهاي میخــواهد از مردم گیا اینجا عبدالباقی، سوسن (1389) بررسی، تحلیل و مقایسۀ طبیعت گرایی در شعر نیما یوشیج و منوچهر آتشی، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه ازاد اسلامی واحد نجف اباد، ص 23 عیار ربط الفت دیگر از یارانکه میگیرد سر وگردن چوجام وشیشه است ازهم جدا اینجا جهان نامنفعل گل کرد، اثر هم موقعی دارد عرق واري به روي کس نمیشاشد حیا اینجا ز بی مغزي شکوه سلطنت شد ننگ کناسی به جاي استخوان گه خورده میگردد هما اینجا که میآرد پیام دوستان رفته زین محفل مگر از نقش پایی بشنویم آواز پا اینجا غبار صبح دیدي شرمدار ز سیر این گلشن ز عبرت خاك بر سرکرده میآید هوا اینجا اگر در طبع غیرت ننگ اظهار غرض باشد کف پا کند سرکوبی دست دعا اینجا طرب عمري ست با سازکدورت برنمیآبد سیاهی پیشتاز افتاد ز رنگ حنا اینجا روم درکنج تنهایی زمانی واکشم بیدل که از دلهاي پر در بزمصحبت نیست جا اینجا بیدل در این غزل طبیعت را به عمر تشبیه نموده است که با تیرگی و کدورت و سیاهی همخوانی نداشته و و امیدو زندگی را جایگزین میسازد.