چکیده:
بی شک، فرهنگ واژهها، شاهنامه، فرهنگ نامهای ایرانی، شاهنامه، فرهنگ پاک و بی آلایش ؛ شاهنامه، گنجینهی واژههای سره فارسی، شاهنامه فردوسی است. شاهنامه سخن گرانبهای فردوسی پربار از واژهها، ترکیبات زیبا و دلنشین است. این بار به جستجوی واژهی «نماز» در این واژه نامهی پارسی رفته ام. تا سفره گستردهی واژههای ناب فارسی را بیشتر بررسی و در برابر شاهنامه دوستان و شاهنامه پژوهان بگسترم که این واژه در شاهنامه چه جایگاهی دارد و کاربرد واژه«نماز» چگونه است.
فردوسی به شکلهای گوناگون از واژهی «نماز» در اشعار خود استفاده کرده است و در جای جای ابیاتش دیده میشود. با بررسی و کاوشهای بنده حقیر در حدود (54) بیت واژه نماز در آن به کار رفته است.
با ذکر نمونه هایی و ابیاتی از شاهنامه در این جستار سعی بر آن شده است که کاربرد آن بیشتر مورد بررسی قرار گیرد و مورد پسند دوستداران ادب و فرهنگ فارسی قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
تا سفره گستردهی واژههای ناب فارسی را بیشتر بررسی و در برابر شاهنامه دوستان و شاهنامه پژوهان بگسترم که این واژه در شاهنامه چه جایگاهی دارد و کاربرد واژه«نماز» چگونه است.
با ذکر نمونه هایی و ابیاتی از شاهنامه در این جستار سعی بر آن شده است که کاربرد آن بیشتر مورد بررسی قرار گیرد و مورد پسند دوستداران ادب و فرهنگ فارسی قرار گیرد.
واژگان کلیدی: فردوسی، شاهنامه، واژهی نماز، صلاه، نماز در شاهنامه دانشجوی دکترای رشته زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد جیرفت- ایران Ebrahimaltafi@yahoo.
راستی را، اگر شاهنامه نمیبود، ما آنچه هستیم نمیتوانستیم بود و همانند تیره ها و تبارهایی دیگر، در سایههای دامنگستر تاریخ و گَردهای گیتی نورد گسسته نشانی و شکسته نامی گم میشدیم و از یادها میرفتیم بر بادها» واژه نماز آنچه در فرهنگهای فارسی در باب واژهی «نماز» ذکر کرده اند، این چنین است: نماز (ن) [په] 1- عبادت، پرستش 2-عبادت مخصوص مسلمانان که به طور وجوب پنج بار در شبانه روز ادا کنند.