چکیده:
شاهنامة فردوسی مهمترین و برجستهترین اثر ادبی بازمانده از دورهای است که میتوان آن را عصر باززایی فرهنگی ایرانیان دانست. دورة سامانیان، دورهای است که در آن به احیا و تداوم فرهنگ و هویت ایرانی، بیشتر از گذشته، اندیشیده میشود و تلاشهایی در این زمینه صورت میگیرد.
با این حال فردوسی ضمن حفظ اصالت داستانها اثر خود را به شکل حماسهای عقلایی و تدینی درآورده است. سعی ما در این مقاله بر آن است که با بیان مصداقهایی هرچند مختصر به دین گرایی در شاهنامه اشاره کنیم. اخلاق و دین که از تمدن بشر سرچشمه میگیرد در داستانهای اساطیری که حکیم توس به آنان پرداخته؛ برخاسته از تمدنی کهن در ایران زمین است. امروزه بسیاری از ملتها در پی بیان تمدن خویش با بیان افسانه هستند. در ایران زمین به خصوص بعد از اسلام دین گرایی و تقوا ارزش تلقی میشد و شاهنامه نیز از آن مستثنی نبوده است.
خلاصه ماشینی:
- داستان قیام کاوه آهنگر، در شاهنامه، بهترین نمونهای است علیه ظلم و ستم، قیام کاوه نمونه قیام مردم مظلوم و ستمدیده است، قیام مردم ستم کشیده و دل سوخته است علیه مظالم ضحاک، ضحاکی که نمونه انسانهای نابکار و ستمگر است، ضحاکی که برای تسکین مارها که در واقع نفس اژدها خوی او هستند، باید پیوسته دست خود را به گناه بیالاید، ضحاکی که حکومت وحشت و هراس به وجود آورده، ضحاکی که استشهاد و محضر درست کرده تا بگویند که دارای حسن سابقه است: یکی محضر اکنون بباید نبشت که جز تخم نیکی سپهبد نکشت نگوید سخن جز همه راستی نخواهد به داد اندرون کاستی (شاهنامه 45/1) محضر و استشهاد او را نیز همه مردم تصدیق کردند: ز بیم سپهبد همه راستان بدان کار گشتند همه همداستان در آن محضر اژدها ناگزیر گواهی نبشتند برنا و پیر (شاهنامه 45/19) ولی کاوه داد خواه به ضحاک میگوید: اگر داد و دادن بود کار تو بیفزایدای شاه مقدار تو - این ابیات از شاهنامه فردوسی که در زمینه دادگری آورده شده است، این آیاتی از قرآن را به یاد میآورد؛ همچون آیه: «یا ایها الذین آمنوا کونوا قوامین للّه شهداء بالقسط و لا یجرمنکم شنئان قوم علی ان لا تعدلوا اعدلوها هو اقرب للتقوی...