چکیده:
حکیم ابونصر علیابن احمد اسدی توسی، از حماسه سرایان معروف قرن پنجم هجری است، وی دومین اثر بزرگ حماسی پس از شاهنامه را به تشویق ابودلف حکمران نخجوان، به نظم در آورده است. و به عنوان نخستین و موفق ترین پیرو و تالی شاهنامه جایگاه ویژه ای در ادبیات تثبیت کرده است. از این رو بایسته است تا به بهترین شکل ممکن معرفی و شناسانده شود. در این پژوهش سعی شده است تا ویژگی های حماسی، طبق تعاریف آورده شده با روش توصیفی و تحلیلی مورد استخراج و تحلیل قرار گردد. رهیافت های به دست آمده حاکی از آن است که گرشاسب نامهی اسدی توسی یک اثر کاملا حماسی است، چرا که هر چهار فاکتور حماسه (داستانی و روایی، قهرمانی و پهلوانی، خرق عادت و قومی وملی گرایانه) را داراست. و از میان این موارد ویژگی خرق عادت به نسبت سایر ویژگیها بیشترین بسامد را دارد. وی در نحوهی داستان پردازی توانسته جزو یکی از موفق ترین پیروان فردوسی باشد. در زمینهی قهرمانی و پهلوانی هم در توصیف جهان پهلوان گرشاسب، نهایت تصویرپردازیها را به کار برده است. و اما ویژگی قومی وملی در مقایسه با سایر ویژگیها کمترین نمود را دارد.
خلاصه ماشینی:
مثلا دکتر ذبیح الله صفا در کتاب حماسه سرایی در ایران و تاریخ ادبیات در ایران ذیل عنوان گرشاسب نامه و اسدی توسی، پس از معرفی اثر و ناظم آن فقط به طور مختصر از میان چهار ویژگی، به داستانهای شگفت انگیز و خارق العاده اثر اشاره کرده اند و هیچ مصداق و نمونهای ذکر نکرده اند «داستان گرشاسب پر است از خوارق عادات در باب این پهلوان و از آن جمله است: رزم با اژدها و کشتن آن، جنگ با ببری تناور و سهمگین، مقاتلت با منهراس دیو، شگفتیهای که گرشاسب در هندوستان و جزایر اطراف آن دید مانند ماهی وال، شگفتی جزیرهای که دسترنگ داشت، شگفتی که جزیره موران داشت و امثال اینها» (صفا، 1383: 288-287) و دیگر کتب تذکره هم بدین نحو فقط به سرگذشت شاعر و معرفی اثر بسنده کرده اند.
اما از میان همه ویژگیهای حماسی، وجود شگفتیهای داستانی و حوادث خرق عادت به نسبت سایر ویژگیها در این اثر به وفور دیده میشود که گاهی در بعضی از جاها تکرار زیاد این گونه ماجراهای عجیب و غریب از ارزش و زیبایی پهلوانی و حتی روایی وداستانی منظومه کاسته است ولی از لحاظ ارزش ادبی و توفیقی که در داستان سرایی و شیوهی روایت داستانها کسب کرده است، میتوان آن را جزو موفقترین آثار حماسی دانست اما اعتباری هم سنگ شاهنامه ندارد و فقط در نحوه داستان پردازی توانسته جزو یکی از موفقترین پیروان فردوسی باشد در زمینه قهرمانی و پهلوانی هم در توصیف جهان پهلوان گرشاسب نهایت تصویر پردازیها و اغراقها را به کار برده است.