چکیده:
جان مایه اصلی شعر، خیال است، شاعر میتواند میان طبیعت و انسان پیوندی برقرار نماید که این پیوند هرچه عادی و ساده باشد، اما نوع ترکیب آن یعنی طرز پیوند برقرار کردن میان آن دو تازه است و ساخته پرداختهی ذهن وتخیل شاعر این تصور ذهنی شاعر، در مفهوم طبیعت وانسان و آن کوشش ذهنی که شاعر برای برقراری نسبت میان انسان وطبیعت در اشعار شاعر آن به خصوص امیر معزی به خوبی مشهود بود.
به همین دلیل در مقاله ی حاضر به تحقیق صور خیال در شعر امیر معزی، یکی از شاعران بزرگ دورهی خراسانی در قرن پنجم و ششم و شعر شاعران جاهلی عرب، با تکیه بر هفت معلقه ی آنان که معروف به معلقات سبعه است، است، میپردازد. تا سهم عنصر خیال را به روشنی در این اشعار نمایان سازد، که از زندگی بدوی خود در صحرا و شبان شتران و شبان گوسفندان که یار و یاور عرب بودند چه تصویرهایی زیبا خلق کردهاند و هزاران دلیل دیگر خود بیانگر کاربرد و خلق صورخیال در شعر عرب جاهلی میباشد.
خلاصه ماشینی:
دراین دیوان بزرک اندک یافت میشود واگربا توجه به منابع اصلی تصویرهای شعری اورا برسی کنیم خواهیم دید حاصل بیش ازنیم قرن شاعری او در این دیوان پرحجم جزچند تصویر تلفیقی و مکرر هیچ چیز دیگری نیست و از این روی او را باید نمایندهی تمام عیار انحطاط شعر فارسی از نظر تصویر در پایان قرن پنجم دانست.
خلاصه این که شعر جاهلی مهمترین سند تاریخ آن ایام عرب است ودر این مورد شعرجاهلی دارای معلومات فراوان و مفید و ارزندهای میباشد تا جایی که آن را (دیوان العرب) گفتهاند.
معزی بر روی هم تخیلی بسیار ضعیف دارد به حدی که از کوچکترین تصرفی در ارائهی تصویرهای دیگران عاجز است و از این روی اگر دیوان او تصویرهایی به ندرت پیدا شود که ما اکنون از منشأ آنها بیخبر باشیم با احتیاط باید تلقی شود، زیرا احتمال آن هست که این تصاویر را از شعر گویندگانی گرفته باشد که دیوانشان در روزگار او وجود داشته و بعد از بین رفته از قبیل کسایی و دیگر شاعران برجستهی قرن چهارم را میتوان نام برد.
تصویر آفرینی شاعران پارسی گوی در قرن پنجم وششم هجری و شاعران عرب در دورهی جاهلی بیشتر به طبیعت گرایش دارند به همین دلیل مفاهیم ذهنی وانتزاعی در شعر آنها کمتر دیده میشود.
هم امیر معزی و هم شاعران جاهلی عرب در بین صور خیال بیشتر به تشبیه و استعاره گرایش دارند.