چکیده:
یکی از مسایل اساسی در حوزه سیره اهل بیت، مسأله نسبت آن ذوات مقدس با سیاست است؛ در یک تقسیم بندی کلی دو نظریه در این مورد مطرح شده است. نظریه نخست، نظریه مخالفان حکمرانی سیاسی اهل بیت: است. نظریه دوم، نظریه موافقان حکمرانی سیاسی اهل بیت است. در این مقاله با روش تاریخی ـ تحلیلی، نظریه اول که توسط برخی از علمای وهابی، روشن فکران مذهبی و محققان زیدی مذهب بیان شده نقد گردیده و در ضمن آن، مؤیدات نظریه دوم که توسط برخی از محققان شیعه معاصر بیان شده تبیین می گردد.برداشت نادرست از هدف تشکیل حکومت در اسلام، خلط بین عدم اجبار در پذیرش دین اسلام با عدم الزام در اجرای احکام اسلام، عدم التفات به گستره مفهوم ولایت اهل بیت و منحصرکردن فعالیت سیاسی به قیام مسلحانه، عدم درک همه ابعاد فعالیت های سیاسی اهل بیت:، جزئی نگری به تاریخ اهل بیت و عدم نگرش کل نگر به تاریخ و سیره اهل بیت:، مهم ترین عناصر تأثیرگذار در انکار مسؤولیت حکمرانی سیاسی اهل بیت است.
One of the basic issues concerning Ahl al-Bayt’s life-style is the relationship between these holy entities and politics. In a general classification, two theories have been proposed in this case. The first one is the theory of the opponents of Ahl al-Bayt’s political governance. The second one is the theory of supporters of Ahl al-Bayt’s political governance. Drawing upon the historical-analytical method, this article levels criticism at the first theory expressed by some Wahhabi scholars, religious intellectuals and Zaydi religious scholars. It also explains the evidence of the second theory expressed by some contemporary Shiʿa scholars.
Misunderstanding the purpose of forming a government in Islam, confusion between not being forced to accept the religion of Islam with not being obliged to implement the rules of Islam, inattention to the scope of the concept of the authority of the Ahl al-Bayt and restricting political activity to armed uprising, lack of understanding all aspects of political activities, partial view of Ahl al-Bayt’s history and the lack of a holistic approach to the history and life-style of Ahl al-Bayt are the most important influencing factors in denying the responsibility of Ahl al-Bayt’s political governance.
خلاصه ماشینی:
پرسش اصلی این مقاله آن است که آیـا اهـل بیـت :؛ یعنـی پیـامبر خـاتم ٩ و دوازده امام معصوم :، برای خود مسؤولیت حکمرانی سیاسی قایل بوده و همواره در پی تشکیل حکومت بوده اند یـا تنهـا در برخـی از مواقـع بـه دنبـال تشـکیل حکومـت رفته اند؟ 132 برخی از محققان با استناد به متون دینی و تـاریخ اهـل بیـت :، حرکـت مسـتمر سیاسی اهل بیت : را در مورد همه یا برخی از اهل بیت : انکـار مـی کننـد، ولـی برخی دیگر حرکت مستمر سیاسی آن بزرگواران را تأیید می کنند.
برخی از محققانی که گرایش زیدی (زیدیه فرقه ای از فرقه های شیعه هستند که قایل به امامت علی بن ابی طالب و الحسن و الحسین و زید بن علی : و بعد از این چهار امام ، امامت هر کسی از فرزندان فاطمه که مردم را برای قیام به شمشیر به سـوی خـود دعوت کند، می پذیرند؛ البته به شرط این که اهل علم و شجاعت و عدالت ظاهری باشد) (شیخ مفید، ١٤١٣ق (ب )، ص٣٩)، دارند، معتقدند ائمه : به علت مهیـابودن شـرایط قیام تا زمان امام حسین ٧ به دنبال تشکیل حکومت بودند، اما بعد از امام حسـین ٧ دیگر این شیوه را رها کردند و دسـت از انجـام فعالیـت سیاسـی برداشـتند و فقـط بـه مباحث کلامی و اعتقادی و بیان مسایل شرعی پرداختند.