چکیده:
این پژوهش به منظور شناسایی و آگاهی از تجربه زیسته دانشآموزان موفق با پایگاه اجتماعی و اقتصادی پایین طراحی و تدوین شد. در واقع این پژوهش بر آن است تا نشان دهد که پایگاه اجتماعی- اقتصادی که دارا بودن آن به باور روانشناسان اجتماعی، تاحدودی اکتسابی است، چه تاثیری بر موفقیت دانشآموزان دارد. شیوه انجام تحقیق به صورت کیفی بوده و محقق با استفاده از مصاحبه نیمهساختاریافته با پاسخگویان دادهها را به دست آورده است. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان موفق استان کرمانشاه، و نمونه آماری شامل 18 پاسخگو از برخی از شهرهای این استان بوده است. دادهها با استفاده از شیوه تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها نشان دادند که 45 مقوله در مرحله نخست قابل شناسایی است که قابل تبدیل به 4 مقوله بودهاند. مقولات اصلی شامل تجربیات ذهنی- عینی و تجربیات مثبت- منفی بودهاند. همچنین یافتهها نشان دادند که رابطه منظمی میان شکلگیری این تجربیات وجود دارد، به این ترتیب که نخست تجربیات ذهنی- مثبت و سپس تجربیات عینی- منفی در فرایند موفقیت دانشآموزان دخیل میباشند و در نهایت در یک فرآیند غلبهورزی، موفقیت حاصل میگردد. براساس یافتهها انگیزه- مانع، دو مقوله اصلی است که به عنوان رابط میان این 4 مولفه اصلی نقش ایفا میکند. این دو مقوله نقش محوری یا مرکزی را ایفا میکنند و نشان میدهند که تاثیر پایگاه اجتماعی- اقتصادی بر موفقیت دانشآموزان در قالب تجربه زیسته، به دو طریق مانع یا انگیزه بودن، عمل میکند. به طوری که پایگاه، هم میتواند مانع باشد و هم انگیزه.
AbstractThis study designed and developed in order to identify and be aware of the lived experience of successful students with low social and economic status. Successful students are those who been admitted to desirable academic disciplines with relatively low grades. The research method is qualitative and the researcher has obtained the data using semi-structured interviews with the respondents. The statistical population included Kermanshah province and the statistical sample included 18 respondents from some cities of this province. Data were analyzed using content analysis method. The findings showed that 45 categories were identifiable in the first stage, which could be converted into 4 categories. The main categories included subjective-objective experiences and positive-negative experiences. The findings also showed that there is a systematic relationship between the formation of these experiences so that first mental-positive experiences are involved in the process of student success and then objective-negative experiences and finally in a process of overcoming success. To be. Based on the findings, motivation-barrier are the two main categories that play a role as a link between these four main components.
خلاصه ماشینی:
در مشهد نیز در پژوهشی که توسط رحمانیان و همکاران (١٣٩٦) در قالب یک طرح تحقیقی انجام شد نتیجه ای مشابه با تحقیق محمدی و همکاران به دست آمد، مبنی بر این که تعداد بیشتر دانش آموزان موفق در مدارس این شهر متعلق به گروه های با پایگاه های اجتماعی و اقتصادی بالای جامعه میباشند، اما آن دسته از دانش آموزانی که به پایگاه های ضعیف جامعه تعلق دارند موفقیت بالاتری را نشان میدهند و میانگین موفقیت تحصیلی آنها در نیمه اول سال تحصیلی ١٣٩٥-١٣٩٦ در دو مدرسه مورد مطالعه حدود ٠,٦٤ درصد بیشتر از دانش آموزان با پایگاه اجتماعی و اقتصادی بالا بوده است .
مسئله و دغدغه اصلی این پژوهش شناخت و آگاهی از تجربه زیسته دانش آموزانی است که علیرغم برخورداری از پایگاه اجتماعی و اقتصادی ضعیف ، موفقیت های تحصیلی بالایی را به دست آورده اند.
با این وجود محقق در نتایج خود به این یافته دست مییابد که برخی از دانش آموزان نیز هستند که علیرغم آن که به خانواده های ضعیف تعلق دارند اما موفقیت بسیار زیادی داشته اند که محقق در پایان پژوهش خویش ، به صورت عمیق و در قالب نمونه موردی، بر روی ٣ نفر از آنان متمرکز گردیده و درمی یابد که فرزندان این خانواده ها در تجربه خود به سه نکته اشاره کرده اند: در نظر داشتن رسیدن به موقعیت هایی که تاکنون خود و خانواده آنان از آن محروم بوده اند؛ تلاش شبانه روزی برای توان رقابت با دیگرانی که درآمد کافی برای خرید کالا، کتاب های کمک آموزشی و ...