چکیده:
استواری نظم قرآن و استحکام ترکیبات وقوت تالیف آن، یکی از ویژگیهای اعجاز بیانی و اسلوب بلاغی و فصاحتی قرآن کریم است. وجود اشکالات دستوری و نحوی در قرآن کریم، دیدگاهی است که برخی از مستشرقان برای خدشه دار حقانیت قرآن کریم و اصالت وحیانی آن مطرح میکنند. تبیین و تحلیل و نقد اشکالات صرفی و نحوی آنان برآیات الهی مساله این پژوهش است. این نوشتار با تاکید بر وحیانی بودن قرآن و دفاع از حریم قرآن در مقابل شبهات خاورشناسان، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و اتخاذ رویکرد انتقادی، درصدد پاسخ به شبهات مستشرقانی مانند جرج سیل، جان برتون، نولدکه، رژی بلاشر، عبدالفادی و... در خصوص اسلوب ادبی قرآن کریم بوده و نگارنده بر آن باوراست که قرآن از اوج فصاحت و بلاغت برخوردار بوده و ادعای مستشرقان در این زمینه ناشی از اهداف مطالعات، مبانی فکری و انگارههای ذهنی کاملا متفاوت و متغایر مستشرقان از مطالعات اسلامی مانند بشری دانستن قرآن، تاثیرپذیری قرآن از محیط اجتماعی، تاثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه بوده و روششناسی آنان در زمینه مطالعات قرآنی بیشتر متاثر از رویکرد سطحی، غرضورزی، پندارگرایی و عدم اطلاع دقیق از دقایق و ظرایف ادبی زبان قرآن و یا باانگیزههای معاندانه، میباشد.
The stability of the order of the Quran and the strength of its composition and authorship are among the miraculous aspects of the eloquence and rhetorical style of the Noble Quran. However, some Orientalists raise doubts about the grammatical and syntactical aspects of the Quranic text, questioning its authenticity and divine revelation. This study aims to analyze and critique these doubts by examining the grammatical and syntactical issues raised by Orientalists. Using a descriptive-analytical approach and adopting a critical perspective, this paper seeks to respond to Orientalist doubts put forth by scholars such as George Sale, John Burton, Noeldeke, Regis Blachere, and Abdul Fadi. The author argues for the divine origin of the Quran and defends its integrity against Orientalist criticisms. It is believed that the Quran possesses the pinnacle of eloquence and rhetoric, and the claims made by Orientalists in this regard stem from different intellectual foundations, biases, and conflicting perspectives on Islamic studies. These perspectives include considering the Quran as a human creation, its susceptibility to social influences, and its adaptation to contemporary culture. The methodological approach of these scholars in Quranic studies is often influenced by superficiality, bias, dogmatism, and a lack of precise understanding of the literary intricacies of the Quranic language or driven by opposing motivations.
خلاصه ماشینی:
" (ابن ابی الاصبع مصری، بدیع القرآن، ترجمه علی میر لوحی:1385 ص 45) این سخن، کلام صاحب کتاب بدیع القرآن است اما در سوی مقابل افرادی در زمین و زمانهای دور نیز بودند که مناقشات محدود و اندکی را در باب ضعف تألیف، خطای دستوری و مخالفت با وجه درست ادب عربی به قرآن نسبت دادهاند اما امروز خاور شناسان، این شبهات را تقویت و شاخ و برگ گستردهتری دادند و ضمن تکرار شبهات قدیمی در بستر نو دهها شبهه جدید نیز به شبهات گذشته افزودند و قرآن را در افق وسیعتر، متهم به ضعف تألیف و سستی پیوند اجزای کلامش میکنند و آن را مورد هجمه و چالش ادبی قرار دادهاند که در این مقاله هم شبهات مطرح از گذشته وهم شبهاتی که مستشرقان خود در پروبال دادن به آنها نقش کلیدی ایفاء کردهاند، موردنقد و تحلیل قرار میگیرد: 1.
یکی از این ساحتها و مناقشات ریشهدار درباره قرآن، توهم وجود لحن (یعنی خطای در اعراب و مخالفت با وجه ادبی صحیح) در کتاب آسمانی منزل ربوبی به امت اسلام است که از آغاز نزول بهصورت محدود نسبت به برخی از آیات قرآن کریم مطرحشده است و مستشرقان نیز آنها را تکرار نمودند؛ (بلاشر، در آستانه قرآن، 1359: ص 19؛ رضوان، آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، 1413 ق: ج 2، ص 563 ؛ زقزوق، الاستشراق و الخلفیة الفکریة للصراع الحضاری، بی تا: ص 166 و ص 174، عبد الفادی، هل القرآن معصوم: 2009 م: اسئله لغویه،1 و 9؛ سها، نقد قرآن،1393: ص 829؛ (Al-Gazoli, Christ Mohammed and I, 2007, p.