چکیده:
نقش توانایی مدیریت بر تصمیمات و عملیات شرکتها غیرقابل انکار است. بر این اساس، همواره نقش توانایی مدیران در شرکتها مورد بررسیهای تجربی قرار گرفته است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر نیز بررسی تأثیر توانایی مدیریت بر اعتبار تجاری است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، همبستگی و پسرویدادی است. برای نیل به هدف پژوهش، از اطلاعات مالی 161 شرکت (1610 سال-شرکت) پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران بر اساس روش غربالگری سیستماتیک و روش رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. دوره زمانی این پژوهش 1390 تا 1399 است. یافتهها نشان داد که توانایی مدیریت تأثیر مثبت و معناداری بر اعتبار تجاری دارد. علاوه بر این، این نتایج در شرکتهای دارای رتبه اعتباری پایینتر و در شرکتهای دارای محدودیت بالاتر، قویتر است. به این معنا که در شرکتهای دارای رتبه اعتباری پایینتر و در شرکتهای دارای محدودیت بالاتر، توانایی مدیریت نقش پررنگتری در نجات شرکتها از وضعیتهای بحرانی دارد. بر اساس این یافتهها میتوان گفت که اعتباردهندگان از توانایی مدیریت شرکتهای مشتری یا اعتبارگیرنده استقبال میکنند و بنابراین، مایل به ارائه اعتبار به آنها هستند.
The role of management ability on the decisions and operations of firms is undeniable. Based on this, the role of managers' ability in firms has always been studied empirically. Therefore, the purpose of this research is to investigate the effect of management ability on trade credit. This research is applied in terms of purpose and correlational and retrospective in terms of method. To achieve the purpose of the research, the financial information of 161 firms (1610 firm-years) listed in the Tehran Stock Exchange (TSE) was used based on the systematic screening method and the multivariate regression method. The time period of this research is 2012 to 2021. The findings showed that management ability has a positive and significant effect on trade credit. Furthermore, these results are stronger in companies with lower credit ratings and in firms with higher constraints. In other words, in firms with a lower credit rating and in firms with higher restrictions, management ability has a stronger role in saving firms from critical situations. Based on these findings, it can be said that lenders appreciate the management ability of client or borrower firms and, therefore, are willing to provide credit to them.
خلاصه ماشینی:
پژوهش های انجام شده درخصوص توانایی مدیران در شرکت ها، نگاه پژوهشگران را به خود جلب کرده و به تبع آن شـواهد کسـب شـده از پـژوهش هـای انجـام شـده نشـان میدهد کـه توانـایی مـدیران یکـی از محـرکهـای کلیـدی نتـایج عملیـاتی و مـالی اسـت (چانگ ١٤ و همکاران ، ٢٠١٠؛ نمازی و غفاری، ١٣٩٤؛ خواجوی و قـدیریان آرانـی، ١٣٩٧) و تــأثیر آشــکاری بــر عملکــرد مــیگــذارد (دمرجیــان و همکــاران ، ٢٠١٢؛ مشــایخی و حاجیعظیمی، ١٣٩٧).
همچنین ، برخی از پژوهش ها به این نتیجه دست یافته اند کـه توانـایی مدیران با بازده غیرعادی (هیز و شافر١٥، ١٩٩٩) کیفیت سود (دمرجیان و همکـاران ، ٢٠١٣؛ منصورفر و همکاران ، ١٣٩٤) مدیریت سـود (دمرجیـان و همکـاران ، ٢٠٢٠) کـاهش ارزش سرقفلی (سان ١٦، ٢٠١٦) اجتناب مالیاتی (کاسـتر١٧ و همکـاران ، ٢٠١٧؛ آقـایی و همکـاران ، ١٣٩٧) ریسک اعتباری (بانسال و همکاران ، ٢٠١٧؛ رشیدی، ١٣٩٩؛ عبدالسلام و همکـاران ، ٢٠٢٢) فرصت های سرمایه گذاری (لی و همکـاران ، ٢٠١٨) ورود اسـتراتژیک بـه بازارهـای جدید (گلدفارب و شیائو١٨، ٢٠١١) فعالیت های نوآورانـه (چـن و همکـاران ، ٢٠١٥) تـامین مالی بدهی کوتاه مدت (خـو و چیونـگ ، ٢٠٢٠) و ریسـک پـذیری (آنـدریو١٩ و همکـاران ، ٢٠١٦) در ارتباط است .
بر اساس این استدلال ، فرضیه سوم پژوهش بـه صورت زیر مطرح میشود: فرضیه سوم : در شرکت های دارای محدودیت مالی پایین تر، رابطـه مثبـت بـین توانـایی مدیریتی و اعتبار تجاری قویتر است .