چکیده:
هنر بخش جدانشدنی زندگی انسان است که در هر زمان، در تمام مراحل زندگیاش، با او همراه بوده و به طور آشکار دیده میشود. به عنوان روشی هنرمندانه در عکاسی و نمایش تصاویر، میتوان بر عکاسی صحنهآرایی شده اشاره کرد. امروز هیچ ژانری به اندازه عکاسی صحنهآرایی شده اینگونه ارتباط نزدیکی را میان هنرها برقرار نساختهاست. از این نظر، گفته میشود که عکاسی صحنهآرایی شده مجموعهای از عکاسی، مجسمهسازی، تئاتر و هنر چیدمان است. این هنر به طور مشخص از دهه هشتاد قرن بیستم در اروپا به وجود آمد، اما در ایران که تقریبا یک دهه از گسترش آن میگذرد، مشغول شکل دادن به یک جریان هنری است که مفهومی متفاوت با مفهوم آن در غرب دارد. عکاسی هنری در ایران شاید به دلایلی مثل سختی کار مستندکاران و مورد قبول نبودن آثار مستند، در نظر ناشران و گالریداران به وجود آمد. سلیقه جمعی و تغییر سلیقه بصری مخاطبان هم باعث گرایش هنرمندان به عکاسی هنری شد. این تغییر سلیقه حتی روی کار عکاسان خبری و مستند این دوره دیده میشود. همچنین گوشهگیر شدن هنرمندان در اجتماع و تعطیل شدن تعدادی از نشریات و مجلات در آثار این دوره بیتاثیر نبودهاست. عکاسان به جای حضور در جامعه و ثبت عکس به ساختن آن از طریق صحنهآرایی پرداختند. عکاسی صحنهآرایی شده در ایران تنها یک شباهت با این نوع عکاسی در غرب دارد و آن هم پروسه ساختن عکس است، اما از لحاظ ویژگیهای صوری بسیار متفاوت با جریانی است که در غرب وجود دارد. در این نوشتار، به بررسی تطبیقی نقش عنصر خیال در عکسهای صحنهآرایی شده سندی اسکاگلند با گوهر دشتی پرداخته شدهاست.
Art is a vital part of human existence, which accompanies him at all times, in all stages of his life, and is visible. Staged photography is an artistic approach to photographing and displaying images. Staged photography is the only genre that has established such a close connection between the arts today. Staged photography is defined as a combination of photography, sculpture, theater, and installation art. This art was born in the 80s of the 20th century in Europe, but in Iran, where almost a decade has passed since its expansion, it is busy shaping an art movement that has a different concept of its concept in the West. Artistic photography in Iran may have come about for reasons such as the hard work of documentarians and the lack of acceptance of documentary works in the eyes of publishers and gallery owners. Artists turned to artistic photography due to the collective taste and change in the visual taste of the audience. The work of news and documentary photographers of this period is an indication of this change in taste. The works of this period have not been affected by the isolation of artists in society and the closure of several publications and magazines. Instead of taking pictures in the community, the photographers started using stage design to create them. Staged photography in Iran has only one similarity with this type of photography in the West, and that is the process of making a photo, but in terms of its formal features, it is very different from the flow that exists in the West. A comparison of the role of fantasy in the staged photos of Sandy Skagland and Gohar Dashti has been discussed in this article.
خلاصه ماشینی:
در اين نوشتار، به بررسي تطبيقي نقش عنصر خيال در عکس هاي صحنه آرايي شده سندي اسکاگلند با گوهر دشتي پرداخته شده است .
روش پژوهش اين پژوهش به روش توصيفي - تحليلي ، عکس هاي صحنه آرايي شده سندي اسکاگلند و گوهر دشتي را مورد مطالعه قرار داده و سپس با تطبيق عنصر خيال در اين آثار، به قياس آثار آن ها پرداخته است .
شريف زاده و خادمي (١٣٩٣) در پژوهشي با عنوان «بررسي عنصر روايت در عکاسي صحنه پردازي شده با نگاهي به آثار سندي اسکاگلند»، بخشي از صحبت هاي اسکاگلند را نگاشته و به نوع چيدمان فضا و ساخت موجودات درون تصوير مي پردازند.
پايان نامه کارشناسي ارشد اديب فر(١٤٠١) با عنوان «جايگاه خيال به عنوان عنصري دراماتيک در عکس هاي صحنه پردازي شده سندي اسکاگلند، کريستي ميچل و اولگ اوپريسکو»، اشاره به اين موضوع دارد که خيال بستر ظهور خلاقيت است و خلق يک اثر خلاقانه محصول نوعي خيال پردازي است .
مهم ترين منبع براي اين پژوهش که کاملا هم سو با اهداف اين نوشته است ، پايان نامه اديب فر با عنوان «جايگاه خيال به عنوان عنصري دراماتيک در عکس هاي صحنه پردازي شده سندي اسکاگلند، کريستي ميچل و اولگ اوپريسکو» است که ابتدا به توضيحاتي در رابطه با عنصر خيال و بررسي نظريه هايي در رابطه با اين موضوع و سپس به عکاسي صحنه آرايي شده به عنوان ژانري که به بهترين شکل تخيلات را نمايش مي دهد، مي پردازد.