چکیده:
این مقاله به بررسی رابطة فکری بین زرتشتیان و مسلمانان در اوایل دورة اسلامی میپردازد. هدف این مقاله بررسی نمونهای از وامگیری گروهی از پیروان دین جدید (اسلام) از دین قدیمیتر (زرتشتی) است. فرضیهای که در اینجا مطرح است این است که واصل بنعطا، بنیانگذار فرقة معتزله، مفهوم همیستگان، «آموزة منزلگان میانی»، را از دین نیاکانش وام گرفته و آن را وارد اندیشة معتزلی کرده است. پیش از این ژان پیردومناش در مقاله «معتزله و الاهیات مزدایی» به رابطة زرتشتیان و معتزله اشاره کرده بود. ادهمی نیز با تکیه بر این نظریه و شواهدی که از گاهان، سرودهای خود زرتشت، و متن دینکرد، مهمترین متن دینی زرتشتیان به زبان پهلوی، بیان میکند بر آن است تا فرضیة ارائهشده را اثبات کند.
This article examines the intellectual relationship between Zoroastrians and Muslims during the early Islamic period, trying to consider one of the cases in which the followers of the new religion (Islam) are indebted to the older one (Zoroastrianism). The hypothesis of the paper is that Wasil ibn Ata, the founder of the Mutazilite school of Islamic thought, has borrowed Hammistagan, the doctrine of the intermediate station, from his ancestors and incorporated it into the Mutazilite thought. Jean de Menasce had once referred to this relationship in his article entitled "Mu'tazilah and Mazdean Theology". Based on this argument and the evidence provided by Gahan, Zoroaster's own hymns, and Denkard, the most important scripture of Zoroastrians in Pahlavi, Adhami attempts to confirm the same hypothesis.
خلاصه ماشینی:
کلیدواژهها: زرتشتیان، معتزله، همیستگان، منزلة بین المنزلتین، گاهان، دینکرد مشخصات کتابشناختی این اثر چنین است:Siamak Adhami (2003), "on the Mazdeans and Mu'tazilah", In The Spirit of Wisdom: Menog I xrad: Essays in Memory of Ahmad Tafazzoli, (eds.
همچنین راهحل احتمالیای که برای معمای شباهتها در مقالة حاضر ارائه خواهد شد، همانطوری که تریتون (Tritton) در متن دیگری گفته است، احتمالاً نمونهای دیگر از عقاید قدیمی و جدیدی را اثبات میکند که «از طریق نوکیشان و یا به واسطة مراوده با پیروان دیگر ادیان» وارد این مکتب شده است (Tritton, 1942: 837-42).
در چند دهة گذشته، پیشرفتهای چشمگیری که حاصل کارهای محققانی چون ژوزف فان اس (Josef Van Ess) و دانیل گیمارت (Daniel Gimaret) و افراد دیگر بود، دانش بیسابقهای را نه تنها دربارة تاریخ و فلسفة معتزله، بلکه دربارة دیگر مکتب عقلگرا یعنی قادریه ــ که پیشگام معتزله بود ــ نیز در اختیار ما گذاشته است.
بر طبق منابع، به نظر میرسد که جدایی واصل از قادریه ناشی از متقاعد نشدن او در بحث دربارة جایگاه گناهکاران در این دنیا بوده است.
هرچند که وجود سرچشمهای خوارجی، امری محتمل برای اصل منزلة بین المنزلتین است، اما خاستگاه زرتشتی این اصل نیز در خور بررسی است.
به علاوه، در متنی دیگر از دینکرد (کتاب ششم) که شاکد آن را ترجمه کرده است (Shaked, 1979: 176-77)، توصیف زیر را از همیستگان میبینیم: Kē yazišn ī yazdān a-gumānīh ī pad yazdān ud astīh i ciš rāy kunēd, hān yazdān frazand u-š gāh pad garōdmān.