چکیده:
کلید انسان شناسی یکی از مباحث مهم هر مکتب و از جمله اسلام است. انسان شناسی مصطلح در غرب، با شناخت انسان در فرهنگ دینی متفاوت است. انسان شناسی در متون دینی به معنای خودشناسی است. انسان شناسی از جهت روش شناخت، چهار نوع است: تجربی، شهودی، فلسفی و دینی. مقاله حاضر برای شناخت انسان، روش دینی را برگزیده و با روش توصیفی - تحلیلی و از نوع کتابخانه ای به این سوال پاسخ می دهد که انسان شناسی در آیینه قرآن چگونه است؟ یکی از ویژگیهای اساسی روش دینی، جامعیت شناخت انسان است. همه ابعاد و ویژگی های انسان را در یک مقاله نمیتوان معرفی کرد و این نوشتار به بررسی مهم ترین ارکان انسانشناسی از منظر قرآن پرداخته است. دستاوردهای نگارش کنونی این است که انسان، دو بعدی آفریده شده و بعد روحانی او از بعد جسمانیاش مهم تر است و محدود کردن انسان به نیازهای مادی، ظلم به انسان است. مقام خلافت الهی، بارزترین مقام انسان است و جانشینی انسان از سوی خدا منحصر به حضرت آدم نیست. ستایش های خدا از انسان، ناظر به فطرت گرایی انسان و نکوهشهای الهی درباره انسان و ناظر به طبیعت گرایی انسان است. کرامت انسان مربوط به خصوصیات ذاتی اوست. حق حیات از مهم ترین حقوق انسان است که دارای دو نوع مادی و معنوی است. نهایتا زندگی انسان به دنیا محدود نمیشود و آخرت بازتاب زندگی دنیایی انسان است.
Anthropology is one of the important topics in every school of thought, including Islam. The Western concept of anthropology differs from the recognition of humans in religious culture. In religious texts, anthropology means self-knowledge. In terms of cognitive method, anthropology has four types: empirical, intuitive, philosophical, and religious. The present paper adopts the religious method to understand humanity and provides an analytical description of how anthropology is presented in the Quran. One of the fundamental features of the religious method is the comprehensiveness of human cognition. All dimensions and characteristics of humans cannot be introduced in one article, and this paper focuses only on the most important elements of anthropology from the perspective of the Quran. The current writing shows that humans are created in a two-dimensional way: spiritual and physical. And their spiritual dimension is more important than their physical dimension. Limiting humans to material needs is a kind of oppression. The divine caliphate is the most prominent human position, and the succession of man from God is not exclusive to Adam. God's praises of humans reflect human nature, while divine reprimands about humans reflect their natural tendencies. Human dignity is related to their inherent characteristics. The right to life is one of the most fundamental human rights, which has both material and spiritual aspects. Ultimately, human life is not limited to this world, and the afterlife reflects human life in this world.
خلاصه ماشینی:
بر همين اساس کاسيرر معتقد است : آنچه در انسان شناسي باعث ايجاد بحران شده ، وجود آشفتگي و هرج و مرج در انديشه هاست و اگر ما نتوانيم راهي مستقيم براي خروج از اين بن بست پيدا کنيم ، هرگز معرفت به خصوصيات کلي فرهنگ انساني ممکن نخواهد بود و ما به غرق شدن در توده اي از معلومات پراکنده که به ظاهر فاقد هر گونه انسجام دروني هستند، ادامه خواهيم داد.
تأکيدهاي فراواني در متون اسلامي در مورد شناخت انسان وجود دارد؛ از جمله امام علي عليه السلام در تعابيري فرموده اند: «غايت معرفت اين است که انسان خودش را بشناسد» (همان : ٢٣٢)، «من تعجب ميکنم از کسي که دنبال گم شده خود ميگردد؛ ولي خودش را گم کرده است و دنبال خودش نميگردد» (همان : ٢٣٣) و «هر کس خودش را نشناسد از راه نجات دور ميشود و در گمراهي و جهل گرفتار ميآيد» (همان : ٢٣٣).
همان طور که علم انسان شناسي جديد معتقد است در فرايند شناخت انسان بايد حوزة گسترده اي از فرهنگ و تاريخ انسان تا علوم انساني، علوم طبيعي و علوم اجتماعي مورد مطالعه قرار گيرد، در قرآن نيز با اشاره هاي مستقيم و غيرمستقيم به ابعاد فوق ، يک نوع جامعيت در مباحث انسان شناسي ارائه ميشود و با دعوت به مطالعۀ موضوعات ، تصويري از ماهيت انسان ارائه ميگردد که دربرگيرندة زندگي او، قبل از دنيا، در دنيا و بعد از دنيا است (ناصح و اسدي، ١٣٩٥: ١٣٠).
Mohammad Hossein Elahizadeh's research, 5th edition, Qom: Esra Institute Publications.