چکیده:
این پژوهش با محتوای بنیادی/ نظری با روش توصیفی/ تحلیلی، مبتنی بر چارچوب نظری مفهومی با طرح مسئله روشنگری و معنویت مدرن عهدهدار پاسخ به این سوال است که چگونه روشنگری با اتکا بر عناصری چون ( خرد، ایده، پیشرفت و دین طبیعی) زمینههای ظهور معنویت مدرن را ایجاد نموده است؟ حاصل این پژوهش آنکه: روشنگری با گذر از سه سنت تاریخی ( انگلیسی، فرانسوی و آلمانی) و با سه رویکرد متفاوت: پالایش دینی، دشمنی با دین، استعلا و عمق بخشیدن به آن با چهار گرایش متفاوت دئیسم، دین قلبی، فدئیسم و آتئیسم در متن مدرنتیه غربی با اصولی چون (عقلگرایی، کثرتگرایی، مدارای دینی، قداستزدایی، انکار وجه وحیانی دین، انکار ربوبیت خدا در جهان در قالب استعاره ساعتساز) ظهور و بروز معنویت مدرن در قالب دو شعار: معنویت بدون مذهب، معنویت بهجای مذهب و معنویت به دور از وابستگی به نهادهای دینی، را فراهم آورده است.
This study, with its basic / theoretical content; With a descriptive-analytical method based on a conceptual theoretical framework, with the problem of "modern enlightenment and spirituality", is responsible for answering the question that: enlightenment; With elements such as wisdom, the idea of progress, natural religion, how did it give rise to the emergence of modern spirituality in the West ?The result is: Enlightenment with the transition from three different historical traditions (early High; and late) in three traditions (English / French / German) with three approaches: religious uplift, enmity with religion, and the transcendence and deepening of religion, The basis of the four tendencies / Deism / Fideism / Religion of the heart / Atheism in the context of Western modernity relies on (rationalism, pluralism / religious tolerance / desecration / denial of the revelatory aspect of religion / denial of the Lordship of God in the form of a metaphor of the watchmaker God .. The emergence of modern spirituality in the form of two slogans “(spirituality Not religion- -spirituality Not dependence)” has caused the emergence of modern spirituality.
خلاصه ماشینی:
جستارهای سیاسی معاصر، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی فصل نامۀ علمی (مقالۀ علمی ـ پژوهشی )، سال ١٤، شمارۀ ١، بهار ١٤٠٢ روشنگری و مسئلۀ معنویت بررسی نقش روشنگری در ظهور معنویت مدرن سعید اسلامی * کمال پولادی **، محمد سرداری نژاد *** چکیده این پژوهش با محتوای بنیادی / نظری با روش توصیفی / تحلیلی ، مبتنـی بـر چـارچوب نظـری مفهومی با طرح مسئله روشنگری و معنویت مدرن عهده دار پاسخ به این سوال است که چگونه روشنگری با اتکا بر عناصری چون ( خرد، ایده ، پیشـرفت و دیـن طبیعـی ) زمینـه هـای ظهـور معنویت مدرن را ایجاد نموده است ؟ حاصل این پژوهش آنکه : روشنگری با گذر از سه سـنت تاریخی ( انگلیسی ، فرانسوی و آلمانی ) و با سه رویکرد متفاوت : پالایش دینی ، دشمنی با دین ، استعلا و عمق بخشیدن به آن با چهار گرایش متفاوت دئیسم ، دین قلبی ، فدئیسم و آتئیسـم در متن مدرنتیه غربی با اصولی چون (عقل گرایی ، کثرت گرایی ، مدارای دینی ، قداست زدایی ، انکـار وجه وحیانی دین ، انکار ربوبیت خدا در جهان در قالب اسـتعاره سـاعت سـاز) ظهـور و بـروز معنویت مدرن در قالب دو شعار: معنویت بدون مذهب ، معنویت به جای مذهب و معنویت بـه دور از وابستگی به نهادهای دینی ، را فراهم آورده است .
ایـن اعتماد به نفس معمولاً با ظن یا خصومت با سایر اشکال یا حاملان اقتدار (مانند سنت ، خرافات ، تعصب ، افسانه و معجزات ) همراه است ، از این نظر تا آنجا که اینهـا بـا اقتـدار دلیـل و تجربـه شخص رقابت می کنند، فلسفه روشنگری تمایل به تنش با دین مستقر دارد، تا آنجا که رهایی از نابالغی خودخواسته در این عصر، جرأت فکر کردن برای خود، بیدار کردن قدرت های فکـری خود، به طور کلی نیاز به مخالفت با نقش دین مستقر در جهت دهی به فکر و عمل دارد.