چکیده:
پژوهش حاضر تلاش دارد در پرتو آموزههای معنویت مدرن، نقدهای وارد بر اصالت فایده از سوی اجتماعگرایان را به روش انتقادی مورد بحث قرار دهد. لذا، درصدد پاسخ به این پرسش اصلی است که: رویکرد انتقادی اجتماعگرایان بر اصالت فایده بر چه مبنایی صورت میگیرد و چه بدیلی را در برابر آن عرضه میکند؟ فرضیهای که در پاسخ به این پرسش مورد آزمون و سنجش قرار میگیرد آن است که: اجتماعگرایان معرفتشناسی دکارتی را باعث غلبه اندیشههای لذتگرایانه و اصالت سود دانسته و اخلاق فضیلتمدار ارسطویی (وظیفهگرا) را بدیلی برای پایان دادن به بحران اخلاقی عاطفهگرای دوران مدرن و اخلاق سودمندگرای اصالت فایده میدانند.؟ معنویت مدرن اگرچه خود حاصل دوران مدرنیته است، اما اساساً خصلتی واکنشی و انتقادی دارد و درصدد روشنگری و معنویت جدیدی است که هدف آن رهایی از سلطه و سرکوب عقل ابزاری است. انتقاد اجتماعگرایان بر مکتب اصالت فایده، در شمار جدیترین مناظرات علمی است. اجتماعگرایان بر این باورند که پایان دادن بر بحران عاطفهگرای دوران مدرنِ مبتنی بر اخلاق نتیجهگرا و سودمندگرای مکتب اصالت فایده و لیبرالیسم، جز با توسل به آموزههای اندیشمندانی چون مک اینتایر، مایکل سندل، چارلز تیلور و مایکل والزر میسر نیست.
The present study attempts to discuss criticisms of utilitarianism raised by the communitarians in the light of modern spirituality instructions. In this regard, it is aimed to answer the following main research question: What is the foundation of communitarians' critical approach to utilitarianism and what alternative do they offer instead of that? The hypothesis tested in answering to the above question is that the communitarians believe Cartesian epistemology makes hedonist and utilitarian ideas dominant in society and that they present Aristotelian virtue ethics (deontological) as an alternative to resolve the sentimentalist ethical crisis in the modern age and the utilitarian ethics. Although modern spirituality per se is the result of modernity, it basically has a critical and reactive feature and seeks a new enlightenment and spirituality to relieve from the domination and repression of instrumental reason. The communitarians' criticism of utilitarianism is one of the most serious scientific arguments. They believe that putting an end to the sentimentalist crisis in the modern age relying on the outcome-oriented ethics, utilitarianism, and liberalism is not feasible unless by resorting to the ideas of some scholars such as McIntyre, Michael Sandel, Charles Taylor, and Michael Walzer
خلاصه ماشینی:
لذا، درصدد پاسخ به این پرسش اصلی است که: رویکرد انتقادی اجتماعگرایان بر اصالت فایده بر چه مبنایی صورت میگیرد و چه بدیلی را در برابر آن عرضه میکند؟ فرضیهای که در پاسخ به این پرسش مورد آزمون و سنجش قرار میگیرد آن است که: اجتماعگرایان معرفتشناسی دکارتی را باعث غلبه اندیشههای لذتگرایانه و اصالت سود دانسته و اخلاق فضیلتمدار ارسطویی (وظیفهگرا) را بدیلی برای پایان دادن به بحران اخلاقی عاطفهگرای دوران مدرن و اخلاق سودمندگرای اصالت فایده میدانند.
در نتیجه، با همه پژوهشهایی که در زمینه عقلگرایی دوران مدرن و پساعقلگرایی دوران پسامدرن از سوی پژوهشگران حوزه اندیشه صورت گرفته است، به نظر میرسد که جای پژوهشی که خواسته باشد خوانش انتقادی اجتماعگرایی بر اصالت فایده در پرتو آموزههای معنویت مدرن را مورد بررسی قرار داده باشد، به جد خالی Walser است.
در این پژوهش نظریه انتقادی و مکتب فرانکفورت مورد استفاده قرار گرفته است تا بر اساس آن بتوان تصویری روشن از فرایند نقد نحلههای مختلف اجتماعگرایان بر اصالت فایده در پارادایم سیاسی لیبرالیسم ارائه شود.
اجتماعگرایان بر این باورند که پایان دادن بر بحران عاطفهگرای دوران مدرنِ مبتنی بر اخلاق نتیجهگرا و سودمندگرای مکتب اصالت فایده و لیبرالیسم، جز با توسل به آموزههای اندیشمندانی چون مک اینتایر، مایکل سندل، چارلز تیلور و مایکل والزر میسر نیست.
اجتماعگرایان بر این باورند که پایان دادن بر بحران عاطفهگرای دوران مدرنِ مبتنی بر اخلاق نتیجهگرا و سودمندگرای مکتب اصالت فایده و لیبرالیسم، جز با توسل به آموزههای اندیشمندانی چون مک اینتایر، مایکل سندل، چارلز تیلور و مایکل والزر میسر نیست.