چکیده:
مقاله حاضر به منظور فهم ویژگیهای ارتباطات بحران در ایران، چارچوب بندی همهگیری کووید ـ 19 در رسانه ملی و شبکه اجتماعی اینستاگرام را مقایسه میکند. نحوه عملکرد رسانهها بر درک عموم از وضعیت بحرانی و راهکارها اثرگذار است و همسویی رسانههای رسمی و اجتماعی میتواند دستیابی به تعادل پس از بحران را تسهیل کند یا حفظ وضعیت عدم تعادل را شدت بخشد. این مقاله مبتنی بر چارچوب مفهومی لزوم تعادل اطلاعاتی برای گذر از بحران است و در سطح روششناسی با رویکرد قیاسی و با استفاده از اجزاء چارچوب معرفی شده توسط انتمن و چارچوبهای معرفی شده ستریت و نیسبت ماهیت چارچوب بندی در متون نمونه را آشکار میکند. یافتهها نشاندهنده حضور هشت چارچوب در تلویزیون هستند که شامل کرونای مهارپذیر در ایران، کرونای بحرانزا در آمریکا و اروپا، همارزی عزاداری با سلامت، همارزی همهگیری با جنگ تحمیلی، همکاری مردم و مسئولان برای حل بحران، کشمکش، کنشورزی رسمی، و پیشرفت است. همچنین چارچوبها در اینستاگرام عبارتند از کرونای مهارپذیر، جعبه پاندورا، مسئولیت فردی برای حل بحران، کشمکش، کنشورزی رسمی، و پیشرفت. چهار چارچوب در هر دو رسانه مشترک است. چارچوبهای دو رسانه از نظر تصویرسازی از کنشگران جهت اسناد علی مسئولیت، ترویج عملکرد مثبت مسئولان و مهارپذیری وضعیت کارکرد مشابهی دارند اما هر چند که اینستاگرم در حال پرداختن به ابربحران کووید است در تلویزیون ابعاد سیاسی این ابربحران برجسته میشود.
In order to understand the characteristics of crisis communication in Iran, this article compares the framing of the Covid-19 epidemic in the TV News and the Instagram. The way the media works has an effect on the public understanding of the crisis and its solutions. the alignment of the official and social media can facilitate the achievement of balance after the crisis or intensify the maintenance of the imbalance. This article is based on the conceptual framework of the necessity of information balance to overcome the crisis with an inductive approach. It applies the components of the framework introduced by Entman and the frameworks introduced by Setreet and Nisbet to reveal the frames in sample texts. The findings show the presence of eight frames on television, which include the controllable corona virus in Iran, the crisis-causing corona virus in America and Europe, equating mourning with health, equating epidemic with imposed war, cooperation of people and officials for Solving crisis, conflict, formal acivism, and progress. Also, the frames on Instagram are containment corona, Pandora's box, individual responsibility to solve the crisis, conflict, official activism, and progress. Four frameworks are common to both media. The frames of the two media have a similar function in terms of portraying the actors for causal attribution of responsibility, promoting the positive performance of the officials, and controlling the situation. But even though Instagram is dealing with the covid megacrisis, television is using this megacrisis for political and propaganda purposes.
خلاصه ماشینی:
اين مقاله در تلاش است با شناخت و مقايسه چارچوب هاي استفاده شده در رسانه هاي رسمي و غيررسمي در ايران ، نحوه عملکرد اين رسانه ها در شکل دادن به درک عمومي از بيماري همه گيري کوويد ـ ١٩ و دستيابي به تعادل نوين را تحليل کند.
پيشينه تحقيق پس از شيوع همه گيري کوويد ـ ١٩ تاکنون ، مطالعات زيادي در حوزه ارتباطات و رسانه ها انجام شده که به سه دسته تقسيم مي شوند: الف ) مطالعاتي که به چارچوب بندي و چارچوب هاي بيماري کوويد ـ ١٩ در رسانه هاي اجتماعي تمرکز کرده اند: پژوهشگران با تمرکز بر توئيتر در کره (پارک و همکاران ، ٢٠٢٠) نشان داده اند که انتشار اطلاعات در شبکه هايي که تلاش کرده اند با ساير شبکه ها پيوند داشته باشند، بيشتر است .
چارچوب هاي معرفي شده توسط ستريت و نيسبت در حوزه علم (رجوع شود به تصویر صفحه) با توجه به حضور بارز رسانه هاي اجتماعي در کنار رسانه هاي رسمي ، جامعه آماري اين تحقيق شامل تمام مطالب درباره ويروس کرونا و بيماري کوويد ـ ١٩ است که در شبکه اجتماعي اينستاگرام و اخبار ساعت ٢١ شبکه اول تلويزيون جمهوري اسلامي ايران منتشر شده اند تا چارچوب هاي دو نوع محتواي رسانه اي رسمي و اجتماعي مقايسه شوند.
Communicating health crisis : a content analysis of global media framing of COVID-19.
( Un ) Covering the COVID-19 Pandemic : Framing Analysis of the Crisis in Canada.