چکیده:
مسئله معنا و هدف زندگی پدیدهای تازه نیست که امروزه بشر با آن مواجه شده باشد. بلکه این
مسئله در طول تاریخ انسانی به اشکال گوناگونی مطرحشده است؛ اما وجود بحرانهای معرفتی و
هویتی چون پوچی و بیمعنایی در عصر حاضر معناداری را به اساسیترین مسئله بشر بدل کرده
است. برای رهایی از پوچگرایی و رفتن به سمت زیست معنادار لازم است جنبههای واقعی حیات
موردتوجه قرار گیرد. وقف ازجمله احسانهایی است که با گستره زیاد اعم از بذل مال و دارایی
به اهمیت این مسئله» در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی» نقش وقف در معناداری زندگی
تبیین شد و با توجه به اینکه علامه جعفری از میان اندیشمندان معاصر بهصورت خاص به بحث
این است که انسان جزئی از کل هستی است و زندگی در همین چندروزه حیات خلاصه نمیشود
انسان درصورتیکه در مسبر الهی سیر کند شخصیتش شکوفا میشود و در حیاتی معنادار زیست
خواهد کرد. پرداختن به فعالیتهای خیرخواهانه به نحو عام و وقف در زندگی دنیایی بهصورت
خاص میتواند از مولفههای معناداری زندگی باشد که ضمن در پی داشتن نتایج اجتماعی» زندگی
فرد واقف را از بیمعنایی نجات دهد و او را به حیات معقول نزدیک کند. انسان با مختصاتی چون
ماهیتمندی» دو ساحتی بودنء برخوردار از کرامت انسانی و رسالتمند بودن» در پی دستیابی
به زندگی معنادار است. اعمال خیرخواهانه انسان ازجمله با مصداق بارز وقف» همراه با تلاش و
کوشش که از بایستههای حیات معقول است. که میتواند در کیفیت و بهبود زیست معنادار وی
تاثیر داشته باشد. بقا انگاری و پاسخ به عطش جاودانگی,» آرامش بخشی اضطراب مرگ» ایفای
حس مسئولیت اجتماعی, امید به تکامل پس از مرگ و بازیابی «من حقیقی» بیانگر نقش وقف در
معناداری زندگی است که در این مقاله تبیین شد.