چکیده:
شفافیت و پاسخگویی یکی از لوازم بقای سازمانها و به طور خاص سازمانهای صنعتی فعال در حوزه نفت و گاز است. یکی از شیوههای شفافیت این سازمانها، توجه به انتظارات قانونی آشکار و انتظارات تلویحی شهروندان ذینفع مناطق بومی است که پالایشگاه در آنجا تأسیس شده است. نظریه ذینفعان بهمثابه پیشفرض این پژوهش قرار گرفته است. رصدکردن انتظارات ادراک شده و میزان تحقق آنها و یا شکلگیری انتظارات جدید از طریق انجام پژوهشهای نظرسنجی و رضایتسنجی قابلانجام است. در پژوهش حاضر از طریق طراحی فرم نظرسنجی بهصورت پرسشنامه و افزون بر آن، طرح سؤالهای باز، تلاش شد میزان رضایت و نارضایتی جامعه ذینفعان محلی پالایشگاه گاز جم مورد ارزیابی قرار گیرد. مشارکتکنندگان به شیوه در دسترس و به شکل هدفمند از میان افراد مطلع از روندهای تعامل پالایشگاه با اقشار رسمی و غیررسمی بومی انتخاب شدند. از شیوههای آمار توصیفی و در مواردی آمار استنباطی برای تحلیل نتایج استفاده شد. همچنین از تحلیل محتوای کمّی برای تعیین فراوانی و طبقهبندی و احصاء انتظارات و نارضایتیها استفاده گردید. نتایج پژوهش بیانگر پایینتر بودن رضایت ذینفعان از معیار متوسط و مطلوب در سال 1398-1399 بود. همچنین انتظارات برآمده از پرسشهای باز از جمله شامل مواردی همچون تعریض و ترمیم راههای مواصلاتی، توجه به صدمات محیط زیستی، برچیدن چاههای عمیق پالایشگاه و... غیره بود. نتایج باتوجهبه نظریه ذینفعان و شفافیت سازمانی بهمثابه ارزش، موردبحث قرار گرفت و پیشنهادهای برآمده از پژوهش برای ترمیم روند خطمشیگذاری شرکت در حیطه ذینفعان پیشنهاد گردید.
خلاصه ماشینی:
بررسیها نشان میدهد که از اواسط دهه 1980 میلادی، درگیرسازی ذینفعان برای تحقق اهداف سازمانی و یافتن راهکارهایی برای مواجهه با چالشهای مشترک، نظیر؛ کسب آگاهی راجع به یک موضوع خاص، بهبود عملکرد سازمان، مسائل محیطزیست و همچنین تلاش برای توسعه و استفاده از فرصتها و ارزشهای ایجادشده برای سازمان و حامیان متعددش از طریق فرایندهای درگیرسازی ذینفع، بیشتر موردتوجه قرار گرفته است (گلدار، امیری، قلیپور و معظمی، 1396) واژه شفافیت برگرفته شده از واژه لاتین" "Transparentem است.
بهعبارتدیگر پژوهش حاضر تلاشی است برای مطالعهی استقرار نظریه ذینفعان در شرکت پالایش گاز فجر جم از یکسو و در معرض داوری قراردادن خویش در راستای شفافیت از سوی دیگر؛ لذا ارزیابی میزان رضایتمندی جامعهی ذینفعان شهرستان جم و حومه بهعنوان ساکنان بومی منطقهای که ذخایر زیرزمینی در حوزه زیستمحیطی آنان قرار دارد و افزون بر آن با وجود پالایشگاه، تغییرات اکولوژیکی - آبوهوایی، اقتصادی و اجتماعی زیروزبر کنندهای را تجربه کردهاند امری بسیار مهم و برگرفتنی است.
اگر چه پژوهشهای رسمی منتشر شده در زمینهی انتظارات ذینفعان بومی بسیار اندک یا دسترسی به آنها دشوار است، بااینحال نتایج بهدستآمده در این پژوهش با تحقیق هاتفی و وهابی (1397 و 1391) با موضوع "استراتژیهای راهبری پروژههای نفت و گاز، مبتنی بر حوزههای دانش مدیریت پروژه " که نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدهای پروژههای نفت و گاز را بررسی نموده است دارای همسویی است.