چکیده:
توسعه پایدار شهری و مدیریت آن از جمله موضوعاتی است که در دهه اخیر موضوع مطالعات بسیار در حوزههای گوناگون بوده است. امروزه با توجه به حجم عظیم و گسترده مسائل و معضلات مختلف شهری در ابعاد کمی و کیفی، بحث مدیریت توسعه پایدار شهری اهمیت ویژهای پیدا کرده است. توسعه شهری زمانی پایدار خواهد بود که جوامعی همگن و همبسته ایجاد کند که ساکنان آنها، شهروندی، عدالت و برابری را احساس کنند. این مساله مستلزم تبدیل شهرداری از سازمانی خدماتی به نهادی اجتماعی- فرهنگی، تمرکززدایی از شهرداری و بهرهگیری از دیدگاهها، تواناییها و خلاقیتهای شهروندان است. شهروندانی که در حل مسائل شهری مشارکت میکنند، در وضعیت ایدهآل، از حقوق، تکالیف و فرهنگ شهروندی آگاهند و مشارکت واقعی، پایدار، دائمی و نهادینه آنان در مدیریت شهری، بسط سرمایه اجتماعی بین شهروندان و شهرداری است، به طوری که موجب میشود تخصیص منابع و امکانات میان واحدهای فضایی و اجتماعی برابر یا حداقل همراه با مساوات نسبی صورت گیرد. اصول مذکور به بهترین شکل در چارچوب توسعهی پایدار نهفته است. منظور از دستیابی به مدیریت تدوین سیاستهایی جهت حصول به شهرهای پایدار، یک وضعیت پایدار واقعی در شهرها، ضروری مینماید. میدهد که مدیریت شهری در دستیابی به توسعه پایدار شهرها دارای تاثیر مثبت و معناداری میباشد.
مشارکت شهروندی باعث ایجاد حس اعتماد شهروندان نسبت به مدیران میشود و متقابلا مدیران شهری نیز باید با ایجاد رابطه مستقیم با مردم این حس را تقویت کنند. وجه اکتسابی و ترویجی شهروندی نیازمند اقدام و توجه جدی نظامهای شهری مشتمل بر مدیریتهای شهری، حکومتهای شهری، دولتهای شهری، سازمانهای شهری، مقامات شهری و شهرداریها در بهرهگیری از سیاستهای شهروندسازی شهری برای تنظیم شکلی از روابط حاکمان با شهروندان و شهر است که بهترین شیوه زیست و موثرترین مواجهه را با مسائل پیچیده شهری امکانپذیر میسازد.