چکیده:
حضرت ابوطالب علیه السلام علاوه بر جایگاهی که در اسلام به عنوان حامی و تکیهگاه پیامبر صلی الله علیه و آله داشت، شاعری برجسته نیز بود تا حدّی که امام صادق علیه السلام توصیه به حفظ و یادگیری اشعار ایشان کردهاند. در بین تمام اشعار ایشان، قصیدهای که در زمان محاصره اقتصادی سروده است و بعدها به قصیده لامیه مشهور گشته، جایگاه متمایزی دارد. این تمایز، هم از جهت محتوای ایمانی و هم از جهت ساختار و محتوای ادبی است. یکی از مسائلی که میتواند اهمّیت یک شعر را از جهت ادبی روشن سازد، استشهاداتی است که ادیبان به آن شعر داشتهاند. قصیده لامیه حضرت ابوطالب علیه السلام نیز از این قاعده مستثنا نیست و میزان و کیفیّت استشهادات به آن نه تنها جایگاه ادبی و اهمّیت این قصیده را مشخص میکند بلکه جایگاه رفیع و اصالت ادبی شاعر را نیز روشن میسازد. این مقاله در صدد است که با جمعآوری و بررسی استشهادات به شعر ابوطالب× در حوزههای مختلف ادبی، جایگاه ویژه ایشان و قصیده لامیه را در ادب عربی تبیین نماید.
خلاصه ماشینی:
5 اشعار ابوطالب× نه تنها به عنوان یکی از مستندات ادبی، مورد توجّه بوده، بلکه گاهی توجّهات خاصّی به آن شده است؛ استفاده از شعر ایشان به عنوان مستند برای اثبات یک دیدگاه در مخالفت با دیدگاههای دیگر، توجّه به برخی مجازات به کار رفته در شعر ابوطالب و بهرههایی دیگر از این قبیل، نمونههایی از کاربری شعر ابوطالب در منابع ادبی عرب است که در ادامه به آنها پرداخته خواهد شد.
او در این زمینه به شواهد متعدّدی استناد کرده که یکی از آنها بیت زیر از ابوطالب× است: و ابیض یستسقى الغمام بوجهه ثمال الیتامى عصمة للارامل البته دمامینی در شرح خود بر این کتاب ذیل همین مطلب به این مثال اشکال کرده است؛ زیرا تنها در صورتی این مثال میتواند شاهدی بر ادّعای ابن هشام باشد که در ابتدای شعر، کلمه «ربّ» در تقدیر باشد در حالی که به عقیده وی و زرکشی در کتاب «التنقیح لالفاظ الجامع الصحیح» و ابن حجر در کتاب «فتح الباری» این ترکیب صحیح نیست و کلمه «ابیض» در این بیت به خاطر عطف به کلمه «سیدا» در بیت قبل (و ما ترك قوم لا ابالك سیّدا / یحوط الزمار غیر ذرب مواكل 5 ) منصوب است.
(اساس البلاغة، ص705) ثمل ازهری در کتاب تهذیب اللغة كلمه «ثمال» را به معنای تکیهگاه و محلّ استغاثه مردم دانسته و ذیل آن به این بیت از قصیده لامیه استشهاد کرده است.