چکیده:
از مباحثی که توسط شیخ انصاری وارد ادبیات علم اصول امامیه شد و بعد از ایشان به شهرت رسید، مساله امتناع عقلی اخذ قصد قربت در واجبات تعبدی است.مقاله حاضر با اعتقاد به اینکه در عصر حاضر از شهرت نظریه امتناع اخذ قصد قربت کاسته شده، در تلاش است که در ابتدا، ساختار منطقی و جدیدی از ادله امتناع گزارش دهد؛ به این شکل که: با بررسی ویژگیهای «وجوب» و «قصد امتثال أمر» و مقایسه این ویژگیها با یکدیگر، خاستگاه هر یک از ادله امتناع را مشخص کرده و این ادله را در 6 مانع دستهبندی نماید. سپس با نقد و بررسی موانع اخذ قصد قربت، و با تحفظ بر ارتکاز عرفی و رعایت خطوط قرمز عقل، امکان عقلی تقیید را اثبات کند.
خلاصه ماشینی:
محقق اصفهاني (اصفهاني، ١٤٢٩، ج ١، ص ٣٢٠) و مرحوم حکيم (حکيم ، ١٤٠٨، ج ١، ص ١٦٥)، منکر فرق دوم هستند و معتقدنـد که واجب تعبدي و توصلي از حيث وجوب ، فرقي ندارند و هدف مولا از جعل هر دو، ايجاد داعويت بر ايجاد متعلـق امر است ؛ اما به نظر ميرسد که اين انکار درست نيست و ميان آن دو، از اين حيث هم ، تفاوت وجود دارد؛ چرا که هدف از جعل وجوب توصلي، ايجاد داعويت لولايي است ؛ يعني مولا ميخواهد در ظرف نبود دواعي ديگر بر انجام متعلـق امر، حداقل امر مولوي محرک مکلفان باشد و فعل توصلي هيچ گاه بدون انگيزه نباشد.
قصد امتثال امر، همان گونه که محقق اصفهاني يادآوري کرده ، (اصفهاني، ١٤٢٩، ج ١، ص ٣٣٠) به معناي اراده امتثال تکليف نيست ؛ زيرا صرف انقداح اراده بر انجام کاري که بدون التفات به امر مولا و صرفا به دواعي نفساني ديگر رخ داده باشد، اظهار بندگي و نشانه فرمان برداري و اطاعت نيست و چنين اراده اي هيچ انتسابي به مولا ندارد؛ بلکه مقصود از قصد الامر، داعي قرار دادن امر مولا است ؛ يعني مکلف فعل واجب را به انگيزه و به هدف امتثال امر مولا انجام بدهد و امر مولا را بر تمام دواعي نفساني مخالف او ترجيح دهد.
چنان چه گذشت ، امر مولا عامل انبعاث و سبب تحريک او بر ايجاد فعل از سوي بنده شده ؛ اما لازم نيست خاستگاه اين حالت ، شوق و محبت قلبي باشد؛ بلکه به نحو داعي علي الداعي نيز ممکن است رخ دهد؛ يعني حتي اگر به علت خوف از عقوبت مولا باشد يا به خاطر طمع در تحصيل فوايدي باشد که مولا بر امتثال امرش وضع يا ارشاد کرده ، کافي است تا عنوان قصد قربت يا همان قصد امتثال امر صدق کند.