چکیده:
هدف از پژوهش کمی و کاربردی حاضر که با ترکیبی از روش های توصیفی ـ تحلیلی و همبستگی انجام گرفته است، تحلیل شاخص های اشتغال در بخش روستایی 31 استان ایران است. داده های موردنیاز از مرکز آمار ایران تهیه شده است. یافته های حاصل از مدل ماباک نشان داد به لحاظ برخورداری از شاخص های اشتغال سه استان زنجان، اردبیل و قزوین به ترتیب با امتیاز نهایی 3337/ 0، 2373/ 0 و 232/ 0، رتبه های اول تا سوم و سه استان سیستان و بلوچستان، کهگیلویه و بویراحمد و کرمان به ترتیب با امتیاز نهایی 3788/ 0-، 318/ 0- و 218/ 0-، پایین ترین رتبه ها را به خود اختصاص داده اند. نتایج توزیع فضایی شاخص های اشتغال نشان داد اگر کل کشور را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم نماییم، نیمه شمالی کشور به لحاظ برخورداری از شاخص های اشتغال در وضعیت بهتری نسبت به نیمه جنوبی قرار دارد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد میان برخورداری استان های ایران از شاخص های اشتغال و متغیر فاصله از مرکز در سطح 99 درصد اطمینان، ارتباط آماری معنادار و منفی وجود دارد. اولویت دادن به استان های محروم کشور از طریق سرمایه گذاری و حمایت موثر در راستای اشتغال زایی پایدار، مهمترین توصیه سیاستی مطالعه حاضر است.
The aim of the present quantitative and applied research, which was carried out with a combination of descriptive-analytical and correlational methods, is to analyze employment indicators in the rural sector of 31 provinces of Iran. The required data was obtained from the Iranian Statistics Center. The results of the Mabak model showed that in terms of employment indicators, the three provinces of Zanjan, Ardabil and Qazvin ranked first to third and third respectively with a final score of 0. 3337, 0. 2373 and 0. 232. The provinces of Sistan and Baluchistan, Kohgiluyeh, Boyer Ahmad and Kerman have the lowest ranks with final scores of -0. 3788, -0. 318 and -0. 218 respectively. The results of spatial distribution of employment indicators showed that if we divide the entire country into two parts, northern and southern, the northern half of the country is in a better situation than the southern half in terms of having employment indicators. The results of Pearson's correlation coefficient showed that there is a statistically significant and negative relationship between Iran's provinces having employment indicators and the distance from the center variable at the 99% confidence level. Giving priority to the deprived provinces of the country through effective investment and support in the direction of sustainable employment generation is the most important policy recommendation of the present study.
خلاصه ماشینی:
با توجه به اینکه در قرن بیست و یکم ، فاصله جغرافیایی بر توسعه و ترویج دانش و همکارهای علمی تأثیر منفی داشته است (٢٠٢٣ Youn &van der Wouden ) و متغیر فاصله از مرکز (پایتخت ) بر سطح درآمد جامعه روستایی در استان های ایران اثر منفی داشته است ( Jamini ٢٠٢٣ Dehghani &)، این احتمال وجود دارد که مناطق مختلف جغرافیایی عامل فاصله بر برخورداری جوامع مختلف از شاخص های اشتغال نیز وجود داشته باشد.
(٢٠١٥) Thai &Anh در مطالعه ای با هدف بررسی ارتباط توزیع فضایی فرصت های شغلی در کشور ویتنام طی سال های ٢٠٠٠ تا ٢٠١٣ نشان داده اند که طی بازه زمانی مذکور مشاغل خدماتی به شدت افزایش یافته است و میان مناطق مختلف این کشور به لحاظ فرصت های شغلی تفاوت زیادی وجود دارد.
شاخص های اشتغال مورد بررسی در پژوهش {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} Source: Bosshaq & et al (2012); Taghdisi & et al (2013); Mosayebi & Taghdisi (2013); Nouri & et al (2013); Mosayebi & et al (2014); Iran Statistics Center (2021) & Jahani Dolatabad & Mohammadi (2023) به صورت کلی فرایند انجام پژوهش به این صورت بوده است که ابتدا با استفاده از مدل تصمیم گیری چند شاخصه ماباک١، ضریب برخورداری استان های ایران از شاخص های اشتغال محاسبه شده و استان های کشور بر اساس امتیاز نهایی اولویت بندی شده اند.
Identification Hampering Factors Affecting Development of Rural Women's (Case Study: Shalil Villages-Ardal Township).