چکیده:
پژوهش حاضر مطالعهای توصیفی تحلیلی است که به بررسی انواع زمان افعال و همچنین انواع نمود در گویش بختیاری میپردازد. دادههای این پژوهش از طریق مطالعۀ میدانی و ضبط 10 ساعت مصاحبه با گویشوران بختیاری بر اساس اصول واژهشناسی کاتامبا و استنهام (2007) مورد تجزیه و تحلیل توصیفی قرار گرفتهاند. در گویش بختیاری برخلاف زبان فارسی شناسهها به فعل اصلی میچسبند و فعل معین (بودن) بدون تغییر میماند. ساختار اصیل ماضی بعید همچون دیگر ارکان گویش بختیاری از نفوذ زبان فارسی مصون نمانده و میرود که فرو ریزد و فراموش شود. ماضی بعید نیز در گویش بختیاری مثل فارسی است، فقط به جای «بود» از «بید» یا «بی» یا «وی» استفاده میشود. برای بیان زمان آینده در این گویش معمولا همان مضارع اخباری بهکار میرود. در گویش بختیاری قراردادن تکواژ تصریفی /e/ در آغاز فعل، قبل از ستاک فعلی بیانگر نمود ناقص است. برای نشاندادن رخداد فعلی که کاملا به پایان رسیده است میتوان از گذشتۀ ساده یا ماضی بعید استفاده کرد. در این گویش ساختهایی به صورت گذشتۀ کامل و دارای نمود کامل هستند. نتایج این پژوهش میتواند در دستیابی به ساخت دستوری این گویش کمک کند.
The present study investigated the tense and aspect from morphological and phonological perspectives in the Bakhtiari dialect as a linguistic variety of the Persian language. This dialect is used in four provinces of Charmahal and Bakhtiari, Isfahan, Kohgiloye and Boyerahmad, and Khuzestan. The method of the study is descriptive which has been conducted through field study. Data were collected in Charmahal and Bakhtiari provinces and the north of Khuzestan province. About 10 hours of peoples' daily conversations were recorded and analyzed based on Katamba and Stonham (2007). Results showed that the future and past tenses of this dialect have attached auxiliary verbs of "be "pronounced as "bid", "vi" or "bi". The bound morpheme of /e/ is initially attached to the verb stem which shows no perfect aspect of this structure. Thus, the perfect aspect cannot be seen in this dialect; therefore, simple past or past perfect tense is used interchangeably. Past perfect aspects can be seen as a frequent structure in this dialect. The results of this study can help linguistics arrive at a complete picture of Bakhtiari's verbal constituents. It also may be a guide for investigating other Persian language dialects regarding their grammatical structures.
خلاصه ماشینی:
نمود در زبان شناسي به شکلي از فعل گفته مي شود که نشان دهنده چگونگي انجام عمل در محور زمان است و نشان مي دهد که آيا آن عمل به صورت در لحظه اي يا مکرر انجام شده است به عقيده برخي محققان مانند(گلفام (١٣٨٥)، نمود در نظام صرف افعال مهم تر از زمان است وصورت هاي مربوط به زمان و نمود از ستاک ٢حال يا ستاک گذشته ساخته مي شوند.
احمدي (١٣٩٣) به توصيف رده شناختي زمان دستوري در گويش گرجي فريدن پرداخته است ، اما روي گويش بختياري در مورد نمود کاري صورت نگرفت .
به لحاظ بررسي هاي انجام شده توسط پژوهشگر، بررسي همزمان زمان دستوري و کاربرد انواع نمود در گويش بختياري پژوهش جامع و کاملي در قالب يک مقاله صورت نگرفته است .
٢- نمود تام براي نشان دادن نمود تام در گويش بختياري پيشوند دستوري خاصي موجود نيست اما براي نشان دادن رخداد فعلي که کاملاً به پايان رسيده است مي توان از گذشته ساده يا ماضي بعيد استفاده کرد.
در اين پژوهش به بررسي زمان هاي گذشته ، حال و آينده و همچنين بررسي نمودهاي کامل ، تام و ناقص در پويش بختياري پرداخته شده است .
به لحاظ بررسي هاي انجام شده توسط محقق بررسي همزمان زمان دستوري و کاربرد انواع نمود در گويش بختياري پژوهش جامع و کاملي در قالب يه مقاله صورت نگرفته است .
براي نشان دادن نمود تام در گويش بختياري پيشوند دستوري خاصي موجود نيست اما براي نشان دادن رخداد فعلي که کاملا به پايان رسيده است مي توان از گذشته ساده يا ماضي بعيد استفاده کرد.