چکیده:
در این مقاله، 51 صفت خداوند در جزءهای 28 تا 30 قرآن کریم براساس نظریة لیبر، تحلیل معنایی شدهاند. هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگیهای معنایی صفات واژگانی ایجابی خداوند در جزءهای یادشده براساس مدل معنایی لیبر و بررسی میزان کارآمدی این مدل برای تحلیل معنایی صفات در زبان عربی است. گردآوری دادهها به روش کتابخانهای صورت گرفته است و معانی اوصاف خداوند با استناد به برخی منابع معتبر لغت و تفسیر استخراج شدهاند. رجوع به فرهنگهای دوزبانه، افزون بر فرهنگ تکزبانة عربی برای حصول تسلط بیشتر نگارندگان بر معانی بررسیشده و اطمینان آنها از درستی مسیر تحلیل معنایی بوده است. نتایج پژوهش نشان میدهند از میان مولفههای معنایی لیبر، مشخصههای پویا، درجهپذیر، وجرا و مکان در اسکلت معنایی این صفات کاربرد دارند و مولفههای «ماده، مقید و ساختمند» در تحلیل این عناصر واژی طرحشدنی نیست. همچنین مولفة [درجهپذیر] با دارا بودن 70 درصد، بیشترین بسامد را داشته و کمترین فراوانی را نخستی معنایی «وجرا» با 5/9 درصد به خود اختصاص داده است. در لایة اول بدنة معنایی، صفات به دو دسته تقسیم شدهاند که یک گروه در مشخصة رویداد و گروه دیگر در مشخصة وضعیت با هم مشترکاند. لایة دوم بدنة معنایی هر صفت نیز از سایر صفات متمایز شده و مجموعة اطلاعات گویشور دربارة آن عنصر واژی را ارائه کرده است. در پایان مشخص شده است مشخصههای معنایی لیبر کارآمدی لازم را در نشاندادن تمایزات معنایی اوزان مختلف نداشتهاند و پیشنهاد شده است با افزودن مولفههای معنایی [مقایسه]، [مقدار] و [ثبوت] به اسکلت معنایی، تحلیل معنایی دقیقتری از این اوصاف به دست میآید. مدل معنایی لیبر در باب متن و مربوط به سیاق لفظی و بلاغت است و استناد به آن به دلیل تاکید نگارندگان بر نگاه نظریهای زبانشناختی به متن قرآن است. بدنة معنایی نیز در انگارۀ لیبر با علم معانی مرتبط است.
This article is a semantic attempt to analyze 51 attributes of God in 28th.-
30th. Parts of the Holy Quran based on Liber’s semantic model. The present
study aims to investigate the semantic features of God's positive lexical
attributes mentioned in the Quran based on Liber's semantic model and to
examine the effectiveness of this model for semantic analysis of attributes in
Arabic. Data collection has been done by the library method and the
meanings of God's attributes have been extracted based on some
authoritative sources of vocabulary and interpretation. The reference to
bilingual cultures, in addition to the monolingual Arabic culture, has led to
the authors' greater mastery of the meanings studied and their assurance of
the correctness of the semantic analysis path. The results show that among
Liber’s semantic components [dynamic], [gradable], [IEPS] and [place] are
used in the semantic skeleton of the adjectives and the components
[material], [bound] and [structured] cannot be proposed in the analysis of
these lexical elements. The component gradable with a frequency of 70% is
the most frequent component and Vajra with a frequency of 9.5% is the least
frequent semantic component. Concerning the first level of adjectives’
semantic body, these words are divided into two groups; events and states.
The second level of adjectives’ semantic body shows speakers’ information
about those words. In the end, it is observed that Liber’s semantic
characteristics don’t have the efficiency to show semantic differences
between words; so the authors have proposed to consider the components
[comparison], [amount] and [confirmation] in the semantic skeleton of the
words to reach a more exact semantic analysis. Liber's semantic model, on
the one hand, is about text and is related to verbal contexts and rhetoric, and
its citation is due to the authors' emphasis on the theoretical view of
linguistics on the text of the Qur'an, and on the other hand, Liber's semantic
body is related to the science of meanings.
خلاصه ماشینی:
مقالة حاضر تلاشی است برای پاسخ به سه پرسش: 1- اسکلت معنایی 2 اوصاف الهی در قرآن شامل کدام مؤلفههای معنایی لیبر است و کدام مشخصههای معنایی لیبر در تحلیل این صفات کاربرد ندارند؟ 2- کدامیک از این مؤلفههای معنایی بیشترین و کمترین فراوانی را در اسکلت معنایی صفات بررسیشده داشتهاند؟ 3- آیا این مدل، کارآمدی لازم را برای تحلیل معنایی اوصاف الهی در جزءهای 28 تا 30 قرآن کریم نشان داده است؟ برای انجام این پژوهش اوصاف واژگانی خداوند در جزءهای 28، 29 و 30 قرآن کریم استخراج شدند و معانی آنها با استناد به فرهنگهای لغت المعجمالوسیط، لسانالعرب، فروقاللغات، ترجمة فرهنگ بزرگ المنجد، فرهنگ معاصر عربی - فارسی آذرتاش آذرنوش و فرهنگ دوجلدی معاصر عربی - فارسی عبدالبنی قیم، تفسیرهای المیزان، نمونه و تفسیر یک جلدی مبین استخراج شدهاند.
6-3- تحلیل دادهها یکی از نکات درخور توجه دربارۀ صفات بررسیشده این است که در اسکلت معنایی هیچیک از آنها مشخصة [ماده] درواقع نمیتواند حضور داشته باشد؛ اما مسلماً در مفهومسازیهای استعاری بهویژه agent experiencer patient در مواردی که احاطة خداوند بر هستی مدنظر قرار میگیرد، کاربرد مؤلفة ماده در تصویرسازیها و نیز مفهومسازیهای مکانی دیده میشود.
(- پویا، - درجهپذیر، + مکان، + وجرا) توضیح: با توجه به دلالتکردن این صفت بر وضعیت و حالتی، ارزش مؤلفة [پویا] برای آن منفی است؛ اما وقتی سخن از بالابودن به میان میآید، طیشدن درجات و مسیری انتزاعی تا رسیدن به بالا به ذهن متبادر میشود.