چکیده:
این پژوهش با هدف بررسی دلایل کینه و عداوت شدید متوکل (حک: ۲۳۲-۲۶۷ ۰.ق) نسبت به علویان و
نتایج و پیامدهای آن انجام شده است. سوالات اصلی پژوهش این است که چرا متوکل سب و لعن
علی(ع) را دوباره برقرار کرد و با علویان و شیعیان سخت دشمنی ورزید؟ چرا زیارت عتبات را ممنوع کرد
و در سال۲۳۹ هجری مزار امام حسین(ع) را تخریب و شیعیان راگرفتار حبس» شکنجه و قتل کرد؟ فرضیه
بر این اساس استوار است که علویان از نفوذ علمی و معنوی و اقبال مردمی برخوردار بودند و متوکل که
فردی شرابخوارء تندخو و متعصب بود و با ندیمانی فاسد همنشینی داشت که دائما او را از علویان می-
ترساندندء از اینرو رفتاری سخت با آنان در پیش گرفت. در این پژوهش سعی شده است با تکیه بر منابع
معتبر تاریخی و حدیثی و با مقایسه و تجزیه و تحلیل آنها به این نتیجه برسیم که متوکل با ترس از قیام
علویان» ظلم و بیعدالتی را نسبت به آنان به منتهای درجه رسانید و موجب شد علویان به مناطق دوردست
از جمله طبرستان و دیلم گریخته و زمینه تشکیل دومین دولت علوی را بنیان نهند.
The purpose of this study was to investigate the intense spite and harted of
motavakkel in regard to Alawian and its conseguences . The main guestions of
the study are : Why did the Motavakkel's imprecation the curse of Ali (pase be
upon him) be restored and spited to the Alawites and Shiites ? Why to horbid
the pilgrimage to holy shrines and destroyed (demolished ) Imam Hossein' s
grave in 236 Hejira (MH) and imprisoned , Tortured , and murderd the Shiites?
The hypothesis solidited on : The Alawites had enjoyment scientific and
spiritual influence , popular fawor and motavakkel was the drinkable , fastidious
, dogmatist and assistanced corrupe yamani gang had to alarmed with Alawites
, thus treating him harshly.
In this study , we have tried draw aconclusion by comparing and the
Motavakkel redused the injustice and oppression of the Alawite to therr final
degree and caused The Alawites fled t0 remote areas , including Tabarestan and
dailam laying the growndwork for the formation of a second Alawite
government.
خلاصه ماشینی:
سوالات اصلي پژوهش اين است که چرا متوکل سب و لعن علي(ع ) را دوباره برقرار کرد و با علويان و شيعيان سخت دشمني ورزيد؟ چرا زيارت عتبات را ممنوع کرد و در سال ٢٣٦ هجري مزار امام حسين (ع ) را تخريب و شيعيان راگرفتار حبس ، شکنجه و قتل کرد؟ فرضيه بر اين اساس استوار است که علويان از نفوذ علمي و معنوي و اقبال مردمي برخوردار بودند و متوکل که فردي شراب خوار، تندخو و متعصب بود و با نديماني فاسد همنشيني داشت که دائما او را از علويان مي - ترساندند، از اين رو رفتاري سخت با آنان در پيش گرفت .
عليرغم همه اين ها،حضرت تحت کنترل شديد مأموران حکومتي بود (معروف الحسني،همان :٤٦٦/٣)، عبدالله بن محمد که امور جنگي و امامت جماعت را از طرف متوکل در مدينه عهده دار بود جهت اذيت و آزار امام هادي(ع ) از او به متوکل شکايت و سعايت کرد و طي نامه - هاي متعدد براي او نوشت : «اگر ميخواهي حرمين را از دست ندهي علي بن محمد را از آن جا بيرون کن چرا که او مردم را به خود فرا ميخواند و افراد بسياري از او پيروي ميکنند».
(مفيد، ١٤١٣ق : ٣٠٩/٢؛ محدث اربلي، ١٤٢١ق : ٢٨٩/٢؛ معروف الحسيني، همان : ٤٦٧/٣؛ مسعودي، ١٤٢٦ق : ٢٣٣؛ طبرسي، ١٤١٧ق : ١٢١/٢؛ يعقوبي، بيتا: ٤٨٤/٢) وقتي امام هادي(ع ) متوجه اين مکاتبات شد با متوکل مکاتبه کرد و دروغ و نيرنگ او را يادآور شد و از آزارهايش سخن گفت و علت سعايت را نفس سرکش عبدالله بن محمد هاشمي دانست .