چکیده:
بدون شک مهمترین راهبرد فعلی رژیم اشغالگر قدس تبعیت از راهبرد اتحاد پیرامونی در منطقه خاورمیانه است. این منطقه پس از پایان جنگ سرد دچار تغییرات اساسی ژئوپلیتیکی گردید و مکان جغرافیایی پیرامون در طرح اتحاد پیرامونی این رژیم به علت تداوم سیاست ضد صهیونیستی ایران و تبدیل آن به مهمترین تهدید راهبردی رژیم اشغالگر قدس، از حاشیه دولتهای عربی به مناطق همجوار ایران تغییر یافته است. در این میان، جمهوری آذربایجان بهعنوان نقطه عزیمت راهبرد «اتحاد پیرامونی جدید» این رژیم قرار گرفته است. با این توصیف، این مسئله به ذهن محقق متبادر شده است که جمهوری آذربایجان از چه بسترهای اجتماعی برای حضور رژیم اشغالگر قدس برخوردار است؟ برای شناسایی بسترهای اجتماعی جمهوری آذربایجان، از متون علمی و به منظور اولویتبندی بسترهای مشخصشده، از نتایج پرسشنامه بهره برده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر را استادان مقاطع دکتری و کارشناسی ارشد مرتبط با موضوع در مراکز علمی و دانشگاههای مختلف، جمعا به تعداد 45 نفر تشکیل داده و کل جامعه آماری بهعنوان حجم نمونه مورد بررسی آماری قرار گرفته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که به ترتیب شاخصهای «نخبگان غربگرا در جمهوری آذربایجان، دوری آذریها از اندیشه و آرمانهای اصیل اسلامی در پی سلطه طولانی کمونیسم و یهودیان جمهوری آذربایجان» از مهمترین بسترهای سیاسی جمهوری آذربایجان برای حضور رژیم اشغالگر قدس است.
Undoubtedly, the most important current strategy of Israel is to follow the peripheral alliance strategy in the Middle East region. This region underwent fundamental geopolitical changes after the end of the Cold War, and the geographical location of the periphery in the peripheral alliance plan of this regime has changed from the periphery of the Arab states to the neighboring regions of Iran due to the continuation of Iran's anti-Zionist policy and its transformation into the most important strategic threat to Israel. In the meantime, the Republic of Azerbaijan is the starting point of the "new peripheral alliance" strategy of this regime. With this description, the question has come to the researcher's mind that what social foundations does the Republic of Azerbaijan have for the presence of Israel? In order to identify the social contexts of the Republic of Azerbaijan, scientific texts have been used, and in order to prioritize the specified contexts, the results of the questionnaire have been used. The statistical population of this research is made up of professors of doctorate and master's degrees related to the subject in different scientific centers and universities, a total of 45 people, and the entire statistical population has been statistically investigated as a sample size. The findings of the research show that the indicators of "westernized elites in the Republic of Azerbaijan, the distance of Azeri’s from authentic Islamic thought and ideals after the long domination of communism and the Jews of the Republic of Azerbaijan" are among the most important political bases of the Republic of Azerbaijan for the presence of Israel.
خلاصه ماشینی:
رژيم اشغالگر قدس از حضور خود در جمهوري آذربايجان اهداف و سياست هاي خاصي را دنبال مينمايد که از آن جمله ميتوان به خروج از انزواي سياسي در خاورميانه ، خارج شدن از اتهام تقابل با کشورهاي اسلامي، مبارزه با رشد اسلام گرايي، دستيابي به منابع نفتي و گازي و نفوذ اقتصادي و فرهنگي و نزديکي به مرزهاي ايران اشاره نمود.
مهم ترين اهداف اسرائيل براي حضور در جمهوري آذربايجان عبارتند از: ـ تلاش براي جداسازي اين کشور از پيکره جهان اسلام ؛ ـ به دست آوردن بازارهاي اقتصادي جديد براي عرضه و فروش محصولات توليدي خود؛ ـ جلوگيري از نفوذ معنوي و فرهنگي ايران در آذربايجان با توجه به همسايگي دو کشور؛ - برنامه ريزي بلند مدت براي هرگونه اقدام عليه ايران ؛ - شناسايي گروه مخالف و موافق ايران و برقراري ارتباط با گروه مخالف ايران ؛ - افزايش حضور و نفوذ در جمهوري آذربايجان براي کنترل رفتار ايران ؛ - ترويج تفکرات صهيونيستي و تسهيل مهاجرت يهوديان به سرزمين هاي اشغالي؛ - بهره برداري از منابع انرژي منطقه درياي خزر و تامين نفت مورد نياز از جمهوري آذربايجان و مشارکت در پروژه هاي انتقال انرژي؛ - همکاري و ايجاد روابط با يک کشور مسلمان و شيعه (با توجه به حاکميت لاييک ) و به دست آوردن وجهه سياسي مبني بر اينکه آن رژيم با يک کشور اسلامي داراي روابط خوب و قوي است .