چکیده:
بیان مسیله:
محققین حوزه شهری جهت افزایش راندمان عملکرد اجتماعی فضای عمومی مولفه های فراوانی را در مدل های مفهومی گوناگون برشمرده اند. به نظرمی رسد می توان این ویژگی های کیفی را جهت همگرایی مفاهیم در ذیل خصوصیات شکلی فضا در دسته بندی کلان تری قرارداده و آن ها را به صورت کمی مورد سنجش و ارزیابی قرار داد.
هدف پژوهش:
بین عوامل کیفی که در توانایی و قابلیت یک فضا برای شکل دهی به زندگی عمومی شهری تاثیرگذار هستند روابط علت و معلولی برقرار است. این عوامل از طریق روش های کمی و کیفی قابل ارزیابی هستند. این پژوهش سعی دارد تا بتواند از طریق تلفیق روش های فوق، فاکتورهای لازم جهت افزایش کیفیت فضا را در دسته بندی جامع تری قرارداده و به ارزیابی آن ها بپردازد.
روش تحقیق:
پژوهش حاضر از نظر نوع هدف کاربردی و از نظر شیوه مطالعه برحسب روش و ماهیت توصیفی-تحلیلی است. ابتدا متغیرهای کیفی موثر در ساخت و شکل گیری فضای عمومی با مرور در ادبیات موضوع شناسایی و دسته بندی شدند. عامل دسترسی پذیری به عنوان عامل مشترک که تمامی نظریه پردازان به آن تاکید داشته اند، به عنوان مبنای استفاده از روش چیدمان فضا قرار گرفت. روش چیدمان فضا ارزیابی کمی ویژگی های کیفی فضا را در سطح کلان ارزیابی کرد. سپس نتایج حاصله با استفاده از استدلال منطقی مورد بحث قرار گرفتند.
نتیجه گیری
یافته های پژوهش نشان داد می توان تحلیل کیفیات فضایی را در یک پروسه دومرحله ای تعریف کرد. ابتدا در ارزیابی اولیه فضای عمومی از طریق نقشه های خطی برمبنای میزان دسترسی پذیری و قابلیت تحرک، که اساس، پایه و مبنای سایر کیفیات فضایی را تشکیل می دهد، در سطح کلان مورد تحلیل اولیه قرار می گیرد. در مرحله دوم جهت سنجش این که در واقعیت فضا به چه صورت توسط کاربران تجربه می شود، با استناد به تکنیک های تحلیلی از قبیل پرسش نامه، نقشه برداری، نظرسنجی و غیره، در مقیاس خرد به بررسی در خود سایت پرداخته شود.
خلاصه ماشینی:
تبیین و ارزیابی مؤلفههای کیفی فضاهای عمومی بهصورت کمّی با استفاده از روش چیدمان فضا (مطالعۀ موردی: باغ فردوس تهران) بهار باقرنژاد دکتری معماری، پردیس بینالمللی کیش، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
لذا این پژوهش با شناسایی این روابط و سازماندادن آنها در یک مدل ارتباطی، درصدد پاسخ به این پرسشها است: 1- آیا بین پارامترهای فضایی لازم برای تولید یک فضای عمومی باکیفیت و شاخصهای کمّی نظریۀ چیدمان فضا ارتباطی وجود دارد؟ 2- شناسایی ارتباط احتمالی چه کمکی به بدنۀ ادبیات موجود میکند؟ پیشینۀ پژوهش ریشۀ شکلگیری به بحث گذاردن دغدغههای مشترک به شکل مناظرههای عقلانی و منتقدانه در عرصۀ عمومی به قرن هجدهم بازمیگردد (Madanipour, 2003).
این نظریه تأکید میکند که برای درک عمیق فضاهای شهری، نقش هر فضای شهری بهصورت انفرادی و خصوصیات فردی آن فضا در مقیاس خرد (نظیر فرم، شکل، رنگ و بافت) در مقابل نقش آن در ترکیب با دیگر عناصر شهر و خصوصیاتش در مقیاس کلان و کل سیستم شهری از اهمیت کمتری برخوردار است (Hillier, Penn, Hanson, Grajews ki & Xu, 1993 به نقل از ریسمانچیان و بل، 1389).
مبانی نظری فرض تحقیق بر این است که بررسی دسترسیپذیری احتمال شکلگیری و وجود زمینههای لازم برای بسیاری از ویژگیهایی که در ادبیات موجود برای یک فضای عمومی برشمردهاند را مورد ارزیابی قرار میدهد.
در پژوهش حاضر نشان داده شده است که دستۀ بزرگی از این عوامل و شاخصهای مهم جهت ارزیابی کیفیت فضای عمومی را میتوان تحت عنوان خصوصیات شکلی فضا در قالب دستهبندی کلانتری قرارداده و آنها را با استفاده از روش چیدمان فضا بررسی کرد.