چکیده:
بعد از انقلاب رویکرد و فتاوی فقهی جدیدی در خصوص اقلیتهای دینی از سوی نهادها و رهبران جمهوری اسلامی مطرح گردید که تا حدی با فتاوی و رویکردهای پیشین متفاوت بود. مصداق این تغییرات را می توان در بحث تساوی حقوق سیاسی و شهروندی ازجمله مشارکت برابر در انتخابات و تعیین سرنوشت و حقوق اجتماعی اقتصادی همچون دیه وارث وحوزه معاملات و... می توان مشاهده نمود. در خصوص این تغییر رویکرد دیدگاه های مختلفی مطرح است. برخی آن را صرفاً یک رویکرد سیاسی و فاقد بنیان نظری و فقهی می دانند و برخی دیگر با تاکید بر رویکرد تعامل با غیر مسلمانان معتقدند که این تعامل از بنیانهای قدرتمندتری در فقه شیعه برخوردار است. ولذا مبتنی براین رویکرد بر الزامات این رویکرد درسالهای بعد از انقلاب تاکید کرده اند زیرا که ظرفیت های فقه شیعه این توانایی را دارد که از این تغییرات حمایت کند. که مسئله این پژوهش مطالعه وتبیین بنیانهای نظری این رویکرد تعاملی میباشد. لذا این مقاله با روشی توصیفی- تحلیلی واستنتاجی درپی پاسخ به این پرسش است که رویکرد تعامل با غیرمسلمانان در فقه سیاسی شیعه بر چه بنیانها واصولی استوار است ؟
The main characteristic of Islamic government is the rule of divine law over people. The rulers are bound by the set of conditions in the implementation and administration of the government that are defined in the Holy Quran and the Sunnah of the Holy Prophet (PBUH). One of the subjects of the Islamic government is the way of dealing with non-Muslims in interactions within the government, which is undoubtedly the best model in this field is the interaction model of the Holy Prophet (PBUH) and the innocents (PBUH). In this article, an attempt has been made to explain the principles and foundations of Shia jurisprudence (which are the distinguishing conditions of the Islamic government and other governments in interaction with non-Muslims); Therefore, this research first focuses on the explanation and investigation of the Quranic principles and validity of interaction with non-Muslims, and then deals with the approach of dealing with non-Muslims from the perspective of intellectuals. Finally, it will deal with two theories and approaches of dealing with non-Muslims in Shia jurisprudence, one based on the theory of interaction and the other based on the theory of non-interaction with documentation. The author of this research has tried to prove by using the descriptive-analytical method that the approach of the Islamic government's evolutionary confrontation with non-Muslims is derived from the Holy Qur'an and the Seerah of the Innocents (pbuh) and is based on important jurisprudential and principled rules, not just a tactical point of view and Temporary and intermittent.
خلاصه ماشینی:
جستارهای سیاسی معاصر، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی فصل نامة علمی (مقالة علمی ـ پژوهشی )، سال ١٤، شمارة ٢، تابستان ١٤٠٢ اصول و مبانی تعامل با غیرمسلمانان در فقه سیاسی شیعه حسین مقدسی * محمدحسین بیاتی **، سید محمدصادق موسوی ***، سید ابوالقاسم نقیبی **** چکیده بعد از انقلاب رویکرد و فتاوی فقهی جدیدی در خصوص اقلیت های دینی از سوی نهادهـا و رهبران جمهوری اسلامی مطرح گردید که تا حدی با فتاوی و رویکردهای پیشین متفاوت بود.
بنابراین ، آن دسته از آیات قرآن کریم ، ازجمله آیه ١٢ سورة محمد و آیة ١٧٩ سوره اعراف ، که کافران و برخی دیگر از انسان ها را به دلیل استفاده نکردن صحیح از قـوای تعقـل ، تفکـر و شنوایی و بینایی شان ، به حیوانات تشبیه کرده است ، هرگز به معنای زایل شدن وصـف کرامـت ذاتی از آنان نیست (رحیمی نژاد، ١٣٩٠، ١١٦) بلکه ناظر بر فقدان نوع دیگری از کرامت با عنوان «کرامت اکتسـابی » اسـت یعنـی آن نـوع کرامتی که انسان به صورت ارادی و از طریق به کار انداختن استعداد و توانـایی ذاتـی خـود در مسیر رشد، کمال و کسب فضائل اخلاقی به دست می آورد.
این اصـل بـه معنـای رسـاندن ، تبلیغ و یا ابلاغ پیام وحی و فرامین الهی به همه افراد بشر و در حقیقت از ابتدایی ترین وظـایف و اهداف حکومت اسلامی است (زارعی ، ١٣٩١، ٩٤)؛ در قرآن اصل دعوت به عنوان یکی از ابزارهای کارآمد دیپلماسـی اسـلامی بـا هـدف نشـر تعالیم حیات بخش اسلام و صدور پیام معنویت و آزادی و استقلال و مبتنی بر عدالت ، حکمت ، موعظه نیکو معرفی می شود.