چکیده:
دربارۀ گسترۀ کاربرد عقل و وحی در معرفت نبوی علمای فریقین سه دیدگاه دارند: برخی از اندیشمندان اهلسنّت معتقدند که پیامبر(ص) در دین اجتهاد عقلی میکرده است؛ حال آنکه عدهای از علمای اهلسنت و شیعه این دیدگاه را نمیپذیرند. دیدگاه سوم قائل به تفصیل است؛ یعنی اینکه پیامبر(ص) در امور دنیایی همچون جهاد، آزادی اُسرا و غیره که دربارۀ آنها وحیی نازل نشده، پس از مشورت با صحابه، براساس نظر اجتهادی خویش عمل میکرده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای صورت پذیرفته و پرسش اصلی این است که چه نسبتی میان نظرات مبتنی بر عقل رسول اکرم(ص) و نظرات مبتنی بر وحی آن حضرت وجود دارد. در واقع هدف پژوهش حاضر ارائۀ دیدگاهی نو در تحلیل گسترۀ کاربرد عقل و وحی در معرفت رسول اکرم(ص) است. مهمترین نتیجۀ پژوهش این است که آن حضرت نیز، ملزم به کاربست آرای عقلی خویش بوده و به استناد آیۀ 3 و 4 سورۀ نجم، منطق پیامبر(ص) چیزی جز وحی نیست. بنابراین آرای عقلی آن حضرت ذیل چارچوب و کلیات وحی قرار داشته و از دیگر سو براساس «عَلَّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ» (نساء/ 113) در جایی که نوع بشر محدودیت عقلی برای ادراک معرفت دارد، رسول اکرم(ص) نیز سکوت میکرده و منتظر نزول وحی میمانده است.
Scholars have three views about the reason and revelation ratio in prophetic knowledge: Some Sunni scholars believe that the Prophet did intellectual interpretative reasoning in religion; however, some Sunni and Shi’ite scholars do not accept this point of view. The third point of view is detailed; the Prophet acted based on his interpretative reasoning opinion in world affairs such as war, release of captives, etc., which there was no revelation, after consulting with companions. This research was carried out in a descriptive-analytical method using library sources, and the main question is: “What is the relationship between the opinions based on the Holy Prophet’s intellect and the opinions based on the revelation? The most important result is that the Holy Prophet was also required to use his rational opinions, and based on verses 3 and 4 of An-Najm Surah, the Prophet's logic is nothing but revelation. Therefore, Prophet’s intellectual opinions were in the revelation framework. On the other hand, based on “and He has taught thee that thou knewest not“ (4:113), where the human has intellectual limitations to perceive knowledge, the Holy Prophet also remained silent and waited for the revelation.
خلاصه ماشینی:
آیا در دوران حیات مبارک آن حضرت کاربست عقل تعطیل بوده است؟ آیا پیامبر؟ص؟ در پیروی از فرمانهای مکرر خداوند در قرآن مبنی بر تفکر، تعقل، تدبّر، تفقّه در امور دین و دنیا مستثنا بوده؟ از سوی دیگر معنای حصر مطرحشده در آیات 3 و 4 سورۀ نجم در هندسۀ معرفت نبوی چیست و گزارشهای تاریخی مبنی بر اقدام مطابق مشورت با صحابه چه معنایی دربارۀ آن حضرت دارد؟ به هر رو مصدر تشریع باید از خطا و اشتباه مصون باشد تا دریافت احکام شرعی از آن ممکن باشد؛ در غیر این صورت فرمانهای اسلامی و عمل به شریعت تعطیل خواهد شد (رضوانی، 1381: 49).
همچنین شیخ بهایی می-نویسد: آیۀ عفو (توبه/ 43) لطف خداوند به ایشان است و آیۀ مشورت (آلعمران/ 159) نیز در مسائل غیردینی است؛ چراکه در این صورت حضرت مقلّد اصحابش میشد (بهاءالدین عاملی، 1383: 410) علامه طباطبایی دربارۀ آیۀ 105 سورۀ نساء مینویسد: منظور از عبارت مطابق سیاق آیه چنین است که خداوند کتاب را بر پیامبر اکرم؟ص؟ نازل کرد و احکام و شرایع و روش قضاوت را به ایشان آموخت تا خود حضرت در نزاعها و مخاصمات، آن نظر و رأیی را که خداوند به نظر حضرت میرساند، اضافه کرده و به این وسیله اختلاف و نزاع بین دو طرف را برطرف سازد (طباطبایی، 1390: 5/ 71؛ همچنین بنگرید به: ابن عطیه، 1422: 2/ 108).